نوزاد

  • ۰
  • ۰

 میوه دادن به نوزاد ؛ کدام میوه ها و از چند ماهگی ؟

 

میوه را می توان به عنوان اولین غذای جامد به نوزاد داد اما نه هر میوه ای. میوه های اسیدی مانند پرتقال و توت فرنگی برای کودکان زیر یک سال مضر است. 

برای نوزاد و کودکان، برای اولین بار چه میوه ای مناسب است؟

زمانی که نوزاد شما بین 4 تا 6 ماه دارد، شما معمولا می توانید مواد غذایی خرد شده را به رژیم غذایی آنها اضافه کنید. میوه یکی از مهم ترین مواد غذایی مغذی است که غنی از ویتامین ها و مواد معدنی ضروری برای کودک شما می باشد. در حالی که تمام میوه ها حاوی مواد مغذی هستند، نباید از ابتدا کودک خود را با آنها تغذیه کنیم.

 

زمانبندی:

هنگامی که کودک شما می تواند سر خود را نگه دارد و بدون کمک بنشیند، احتمالاً می توانید شروع به دادن غذاهای جامد به او کنید البته قبل از ارائه هر نوع غذای جامد برای اولین بار با متخصص اطفال مشورت کنید.

 

اولین میوه ها برای نوزاد:

از میوه هایی که به راحتی قابل هضم هستند، شروع کنید.

سیب رنده شده منبع تغذیه ای از ویتامین C است که به بدن کودک شما کمک می کند تا آهن را جذب کرده و یک سیستم ایمنی سالم داشته باشد. سیب همچنین حاوی فیبر است، که باعث کم شدن علائم یبوست در کودک میشود.

موز له شده دوز سالمی از پتاسیم را دارد که عملکرد عضلانی و قلب را بهبود می بخشد.

هلو نیز غنی از فیبر، ویتامین C ویتامین A و مواد مغذی است که سلامت و بینایی را بهبود می بخشد و باعث تشکیل سلول های سفید خون می شود.

 گلابی و زردآلو میوه هایی هستند که به راحتی قابل هضم می باشند.

 

میوه مجاز برای نوزاد:

موز:

تقریباً به هر کودکی برای اولین بار موز داده میشود، موزها ملایم و آسان برای جویدن هستند، که سرشار از ویتامین C ویتامین B6 و پتاسیم می باشند و برای اولین بار انتخاب مناسبی هستند.

یکی از متخصصین تغذیه می گوید که می توانید برای صبحانه به کودکانتان موز له شده بدهید و یا با شیر مادر یا شیر گاو مخلوط کنید و همانطور که نوزادشان بزرگ تر می شود، موز می تواند به عنوان یک میان وعده با میوه های دیگر ترکیب شود یا همراه با غلات مصرف شود.

 

آووکادو:

آووکادو سبز است و به طور معمول به عنوان یک گیاه یا سبزی شناخته می شود، اما در واقع یک میوه غنی از مواد مغذی، پر از ویتامین C ویتامین K و فولات است. شما می توانید به کودک 4 تا 6 ماهه خود آووکادو دهید.

یکی از روش های استفاده از آووکادو آن است که آن را با موز ترکیب و مخلوط کنید، که بسیار خوشمزه است و فقط می توانید یک قاشق غذاخوری از آن را به کودک تازه خود بدهید.

 

سیب:

خوردن یک عدد سیب در روز می تواند به کودک شما کمک کند تا بدن سالمی داشته باشد. کمبود آهن در نوزادان رایج است، ویتامین C موجود در سیب به این کمبود کمک خواهد کرد و می توانید آن را با غذاهای غنی از آهن مانند سبزیجات پخته، زرده تخم مرغ و برنج قهوه مخلوط کنید، تا بهترین نتایج را به دست آورید.

 

انبه:

انبه را می توان به رژیم غذایی کودک بین 6 تا 8 ماهه خود اضافه کرد که منبع خوبی از ویتامین B6 و همچنین پتاسیم، فیبر و مصر هستند و می توان آنها را به سادگی پخت و یا خام مصرف کرد و یا می توانید با ماست و سبزیجات ترکیب کنید و استفاده کنید.

زمانی که کودکان شروع به تغذیه میوه ها می کنند، انتخاب انبه گزینه مناسبی هست و در رشد مهارتهای حرکتی نقش بسزایی خواهد داشت.

 

طالبی:

بابرش آنها به مربع های کوچک می توانید با برنج قهوه ای و یا ماست ترکیب کنید و به عنوان برده های غذایی به کودک خود بدهید.

به طور کلی میوه ها دارای مزیت شیرین و ارزش غذایی بالا هستند و هنگامی که آنها را در زمان مناسب به کودک خود با سایر غذاهای مغذی بدهید، می توانند کمک کنند تا کودک شاد و سالمی داشته باشید.

 

میوه برای کودک زیر یکسال 

میوه هایی که باید از دادن آنها به نوزاد اجتناب شود:

شما باید از دادن میوه های بسیار اسیدی مانند: پرتقال، گریپ فروت و توت فرنگی به کودک خود تا زمانی که نزدیک به یک سال شود، دوری کنید.

غذاهای بسیار اسیدی ممکن است باعث بروز خارش دردناک و عمیق شود.

همچنین باید از میوه هایی با سطوح بالای آفتکش اجتناب کنید.

گلابی، هلو، سیب و آلو می تواند سطوح بالای آفت کش ها را داشته باشد، این بدان معنا نیست که نمی توانید این میوه ها را بخورید، سعی کنید ارگانیک آنها را تهیه کنید و تا حد ممکن به خوبی شستشو دهید و آنها را پوست بکنید و به قطعات کوچک به کودک خود بدهید.

 

غذا دادن به کودک:

یک کودک زیر یک سال میتواند در روز، دو یا سه بار از یک میوه استفاده کند و برای اولین بار باید مراقب واکنش پس از خوردن میوه تازه را باشید و در صورت مشاهده اسهال یا استفراغ با متخصص اطفال تماس بگیرید.

به فرزندتان با استفاده از یک کاسه و قاشق کوچک طرز صحیح غذا خوردن را آموزش دهید.

 

میوه های ممنوعه برای نوزادان

آیا اولین غذایی که به کودک خود می دهید باید جزو میوه ها و سبزیجات باشد؟

بهترین گزینه چنین است، که زمانی که کودک شما 6 ماه دارد، بتوانید میوه را در رژیم غذایی او بگنجانید.

نکته این است که نوزاد خود را با طعم های مختلف و بافت نرم قبل از شش ماهگی آشنا کنید.

اولویت های غذا در هر خانواده ای متفاوت است، بنابراین آنچه که برای شما و کودک شما مناسب است را انجام دهید.

اما به هر حال برخی از توصیه های غذایی را در زیر آورده ایم:

  • سبزیجات پخته شده مانند سیب زمینی یا هویج

  • میوه هایی مانند موز، آووکادو، گلابی و سیب

  • میوه های پخته شده مانند: هلو 

کودکان معمولاً مواد غذایی شیرین را ترجیح می دهند، زیرا شیر مادر به طور طبیعی شیرین است. اما اگر کودک شما آن را بپذیرد، میتوانید طعم های دیگر را نیز به او معرفی کنید.

 

میوه نوزاد 

هر روز باید چه مقدار میوه را به فرزندانتان بدهید:

کودکان یک تا دو سال: حدود نصف میوه

کودکان 2 تا 3 سال: حدود یک عدد میوه

کودکان 4 تا 8 سال: حدود یک و نیم عدد میوه

کودکان 9 سال و یا بالاتر را می توانید تشویق کنید تا در روز 2 عدد میوه مصرف کنند.

 

منبع 

  • Amir Hossein Adelpour
  • ۰
  • ۰

 اثرات نامطلوب تنبیه کودکان و ۱۰ روش‌ جایگزین آن

تنبیه کودکان به شکلی که در برخورد با کار نادرست‌شان آنها را با پیامدهای دردناکی مواجه کنیم، شاید باعث شود کارشان را تکرار نکنند، اما اثرات جانبی نامطلوبی به دنبال دارد. کودکی که تنبیه شده ممکن است واکنش احساسی نشان بدهد، مقابله‌به‌مثل کند یا از فرد تنبیه‌کننده دوری کند. اگر می‌خواهید کودکی داشته باشید که مهربان و مؤدب است و دائما نیاز ندارد که او را به انجامِ کارِ درست وادار کنید، با این نوشته همراه شوید.

 

تناقضی در تنبیه کودکان وجود دارد؛ تنبیه عملِ خشونت‌آمیزِ یک بزرگسال است که کودک را هدف قرار می‌دهد، این در حالی است که خشونت همان واکنش ناخوشایندی است که نمی‌خواهیم در کودکان مشاهده کنیم. تنبیه کودکان احساس تنفر را در آنها شعله‌ور می‌کند و اغلب به دلیل اینکه رفتارهای نامطلوب آنها را افزایش می‌دهد منجر به ازدیاد خشونت و سوءاستفاده‌های جدیِ جسمی و روانی از کودکان می‌شود.

 

اگر نباید کودکان را تنبیه کرد آیا باید تربیت آنها را نیز فراموش کنیم؟ بیایید سؤال را به شیوه‌ی دیگری از خودمان بپرسیم: چطور می‌توانیم کارِ درست را به کودکان آموزش بدهیم تا کودکانی باملاحظه باشند و علاوه بر نیازهای خودشان نیازهای سایرین را نیز درک کنند؟

بهترین روشِ کاهشِ رفتارهای «نادرست» این است که برای رفتارهای «درست» تقویت مثبت فراوانی ایجاد کنید. تقویت مثبت شامل تمام پیامدهای خوشایندی است که در پی رفتار می‌آیند و تکرار آن رفتار را تقویت می‌کنند. به جای تنبیه رفتارهای نادرست کودک، سعی کنید مچ او را در زمان‌هایی که کارهای خوب می‌کند بگیرید.

از کارهای خوبش تقدیر کنید، این توجه مثبت را به دفعات و به صورت همیشگی انجام دهید. در عین حال مطمئن شوید که کودک در پی کار نادرستی که انجام می‌دهد پاداشی نمی‌گیرد؛ برای مثال از انجام تکالیف یا وظایفش در منزل معاف نمی‌شود یا از دیگران توجه دریافت نمی‌کند.

پدرومادرِ خوب از روش‌های غیرخشن و متناسب با سن کودک برای تربیت او استفاده می‌کنند. والدین علاوه بر اینکه باید الگوی مثبتی برای کودکان‌شان باشند باید در صورت مشاهده‌ی رفتار نادرست با ایجاد انگیزه برای انجامِ کارِ درست، بازداشتن کودک از کار نادرست و تعیین حد و مرزی محکم و منطقی به او پاسخ دهند.

 

آیا تربیت بدون تنبیه کودکان ممکن است

برای رفتار نامهربانانه‌ یا خرابکاری‌های کودک همیشه دلایل معصومانه‌ای وجود دارد. گاهی دلیل بازیگوشی و سرخوشی است، و گاهی بروز رفتار خشن یا عصبانی از سر ناراحتی یا سردرگمی است. هرچه رفتار کودک آزاردهنده‌تر باشد نشانه‌ی رنجِ بیشتر و نیاز شدیدتر او به عشق و درک شدن است. به عبارت دیگر چیزی به عنوان رفتار بد در کودکان وجود ندارد؛ در عوض مسئله کودکی است که بهترین کاری را که می‌توانسته انجام داده است و ما او را درک نمی‌کنیم.

پدر و مادر‌ها اغلب تعجب می‌کنند وقتی می‌فهمند به اکثر کارهایی که آنها به عنوان روش‌های تربیتی می‌شناسند مانند کتک‌ زدن، گوشه‌ نشانی و در نظر گرفتن پیامدهایی برای رفتار بد اعتقادی ندارم؛ زیرا این کارها مانع می‌شوند که کودکان به افرادی مسئولیت‌پذیر و خود اصلاح‌گر تبدیل شوند. والدین سؤال می‌کنند: «چگونه می‌توانیم به فرزندمان رفتار درست را بیاموزیم؟»

پاسخ این است که زندگی کودک به هر شکلی که باشد او همان را یاد می گیرد. مؤثرترین راه برای آموزش کودکان این است که رفتارتان با آنها همانی باشد که می‌خواهید کودکان در مقابل دیگران از خود نشان بدهند: رفتاری از سرِ رحم و درک. زمانی که کودکان را کتک می‌زنید یا بر سرشان فریاد می‌کشید آنها می‌آموزند که رفتاری همراه با خشونت داشته باشند.

حتی گوشه نشانی کودک به نوعی رهاسازیِ نمادین اوست. این کار، درست در زمانی که کودک بیش از همیشه به ما نیاز دارد تا فرصتی برای یادگیری نحوه‌ی مدیریت احساساتش در اختیارش بگذاریم به او این پیام را می‌دهد که با فوران احساسات ترسناکی که تجربه می‌کند تنها رها شده‌ است.

البته من طرفدار سرسخت کنار کشیدن کودک از موقعیت دردسرساز و شنیدن حرف‌ها و احساسات او هستم (نقطه‌ی مقابل گوشه‌نشانی) بعد از شنیدن حرف‌های کودک باید به او کمک کنید تا مرحله به مرحله‌‌ی احساساتی را که موجب انجام کار نادرست شده است پردازش کند.

این کار به معنیِ انکار مسئولیتی که برای هدایت کودکان به‌وسیله‌ی تعیین حدومرزها بر عهده داریم نیست. دویدن به خیابان، زدن بچه‌ها، ادرار روی فرش، کندن گل‌های باغچه‌ی همسایه، آسیب زدن به حیوانات همگی همچنان کارهای ممنوعه هستند؛ اما این‌ها همان حدومرزهای تربیتی هستند و نه تنبیه کودکان.

اگر دارید از خودتان می‌پرسید چطور کودکم می‌تواند بدون اینکه او را «تنبیه» کنم یاد بگیرد که دوباره کار اشتباه را تکرار نکند؟ پس فرض شما بر این است که برای «تربیت» کودک به تنبیه نیاز است. این فرض همان‌طور که گفتیم درست نیست و برای تربیت فرزندان روش‌های مفیدتری وجود دارد که به آنها اشاره خواهیم کرد.

  

اثرات تنبیه روی رفتار کودکان

همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردیم تحقیقات نشان می‌دهند تنبیه کودکان به افزایش رفتارهای نادرست در آنها منجر می‌شود. تنبیه کودکان آنها را عصبانی می‌کند و در لاک دفاعی فرو می‌برد. تنبیه ترشح هورمون‌ آدرنالین و سایر هورمون‌های مرتبط با واکنش‌های جنگ، گریز یا فلج شدگی را در بدن کودکان آغاز می‌کند و انگیزه‌‌ی استدلال منطقی و همیاری را سرد می‌کند.

کودک در مواجهه با تنبیه به سرعت رفتارِ «بد» منجر به تنبیه را فراموش می‌کند، آنها حتی وقتی دارند احساسات تلخ پس از تنبیه را طی هفته‌های آینده پردازش می‌کنند چیزی از دلیل اصلی تنبیه‌شان به یاد نمی‌آورند. اگر قرارباشد کودکان از تنبیه درسی بیاموزند آن درس دروغ‌گویی و پرهیز از به دام افتادن دوباره خواهد بود.

با تنبیه کودکان بین خودتان و آنها فاصله می‌اندازید و از تأثیر و نفوذتان روی آنها می‌کاهید. تنبیه کودکان حتی ضریب هوشی (IQ) آنها را پایین می‌آورد، زیرا تا زمانی که به طور تمام و کمال احساس امنیت و مصون بودن از خطر نداشته باشند ذهن‌شان برای یادگیری آزاد نخواهد بود. به زبان ساده تنبیه هرگز روشی مؤثر برای بار آوردن انسانی مسئولیت‌پذیر، باملاحظه و شاد نیست. تنبیه کودکان به طور کلی درس‌های نادرستی به آنها یاد می‌دهد.

جایگزینی برای تنبیه کودکان

اگر به جای تنبیه کودکان بتوانیم در عین حفظ مهربانی و رابطه‌مان با آنها برایشان حدومرز تعیین کنیم، کودکان‌مان آنچه را انجام می‌دهند درونی می‌کنند و در مقابلِ راهنمایی‌های ما مقاومت نشان نمی‌دهند تا بتوانند رابطه‌ای را که با ما دارند حفظ کنند.

علاوه بر این کودکان تحت چنین تربیتی تأثیر رفتارشان را روی دیگران می‌بینند بنابراین به انسان‌هایی باملاحظه و مسئول تبدیل می‌شوند. به دلیل اینکه این کودکان پدرومادری داشته‌اند که قادر به اداره‌ و تنظیم احساسات خود (خودگردانی احساسات) بوده‌اند از آنها الگو می‌گیرند و می‌آموزند که چطور می‌توانند احساسات خودشان و به دنبال آن رفتارشان را مدیریت کنند. این کودکان چون مورد پذیرش تمام و کمال پدرومادر قرار دارند با احساسات قویِ درونی‌شان در ارتباط‌ هستند و برای کشف آنها باانگیزه‌اند.

  

۱. احساسات خودتان را تعدیل کنید

این روشی است که به کودکان می‌آموزد احساسات‌شان را تعدیل کنند. شما الگوی آنها هستید. وقتی ناراحتید دست به عمل نزنید. اگر در لحظاتی متوجه شدید نمی‌توانید به عشق درونی‌ای که به فرزندتان دارید متصل شوید، به این فکر کنید که در چنین موقعیتی پدرومادری خارق‌العاده چطور رفتار خواهند کرد؟ و همان کار را انجام بدهید. اگر نمی‌توانید، نفس عمیقی بکشید و تا زمانی که آرامش‌تان را بازبیابید صبر کنید؛ سپس به آنچه پیش آمده است رسیدگی کنید. در مقابل میل‌تان به تنبیه‌گری مقاومت کنید. تنبیه همیشه نتیجه‌ی معکوس می‌دهد.

 

۲. به احساسات کودک بها بدهید

وقتی کودک اسیر هورمون آدرنالین و دیگر هورمون‌های جنگ و گریز باشد، نمی‌تواند چیزی یاد بگیرد. به جای موعظه کردن برای کودک «زمانی برای در میان گذاشتن احساسات» در نظر بگیرید؛ با او بمانید و اجازه بدهید زیر سایه‌ی شما هیجانات احساسی‌ِ خود را بیان کند. هدف این است که «محیط انسجام‌بخش»ی برای ناراحتی کودک فراهم کنید. محیطی حمایتی که در آن کودک قادر باشد به انسجام احساسی دست پیدا کند. بیان احساسات به فرد بالغی که مراقب، پذیرا و امن است به کودک کمک می‌کند از میان عواطفی که تجربه می‌کند بگذرد و بیاموزد که چگونه خودش را دلداری بدهد تا سرانجام قادر باشد به صورت مستقل احساساتش را تعدیل کند.

وقتی کودک طوفان احساساتش را شرح می‌دهد سعی نکنید برایش دلیل بیاورید. بعد از این برون‌ریزیِ احساسی کودک حال بسیار بهتری پیدا می‌کند و به شما نزدیک‌تر می‌شود؛ در همین زمان ذهنش نسبت به راهنمایی‌های شما حالت پذیرنده پیدا می‌کند. حالا می‌توانید به او بگویید چرا ما از عبارت «خفه شو» استفاده نمی‌کنیم، چون رنجش به بار می‌آورد؛ یا چرا دروغ نمی‌گوییم، چون رشته‌ی نامرئی‌ای را که قلب‌هایمان را به هم وصل می‌کند قطع می‌کند.

 

۳. نحوه‌ی یادگیری کودکان را به خاطر داشته باشید

مثال مسواک زدن را در نظر بگیرید. برای اینکه کودک‌تان یاد بگیرد مسواک بزند و خودش آن را انجام بدهد چه می‌کنید؟ اوایل شما این کار را برایش انجام می‌دهید. خودتان با مسواک زدن مرتب الگویی برای او فراهم می‌کنید. مسواک زدن را به کاری مفرّح تبدیل می‌کنید. کم‌کم مسئولیت این کار را به خود او واگذار می‌کنید. سرانجام کودک شما خودانگیخته به سراغ مسواک زدن خواهد رفت.

همین قاعده‌ی کلی برای آموختن سپاسگزاری از دیگران، رعایت نوبت، جا نگذاشتن وسائل، آب دادن به گلدانش، انجام تکالیف مدرسه و اغلبِ مسائل دیگری که به ذهن‌تان می‌رسد کاربرد دارد. روال‌هایی که برای کودک به صورت عادت درمی‌آیند اهمیت فوق‌العاده دارند زیرا برای یادگیری مهارت‌های اولیه یک «داربست» فراهم می‌کنند درست به همان شکل که داربست یک ساختمان ساختاری را برای شکل‌گیری آن فراهم می‌کند. شاید از کوره در بروید که دوباره ژاکتش را جاگذاشته، اما فریاد کشیدن بر سر کودک به او کمک نمی‌کند این مسئله را به خاطر بسپارد؛ بلکه این «داربست»ها هستند که به کمک او می‌آیند.

 

۴. رابطه مقدم بر ضابطه

قبل از اینکه بتوانید عملکرد کودک را تصحیح کنید باید بتوانید با او رابطه برقرا کنید. حتی در هنگام ارائه‌ی راهنمایی لازم است رابطه‌ی خود را با کودک حفظ کنید زیرا ارتباط با پدرومادر به کودک انگیزه می‌دهد تا بهترینِ خودش باشد. فراموش نکنید کودکان وقتی بدرفتاری می‌کنند که درباره‌ی خودشان احساس بدی پیدا کرده‌اند و رابطه‌شان را با ما گسسته می‌بینند.

 

به پایین‌ خم شوید تا بتوانید به چشمان کودک نگاه کنید: «عصبانی شدی… بهم بگو چی می‌خوای… گاز گرفتن ممنوعه!»

از زمین بلندش کنید به چشم‌هایش نگاه کنید و بگویید: «دلت می‌خواد می‌تونستی بیشتر بازی کنی… الان وقت خوابه.»

تماس چشمی محبت‌آمیز با او برقرار کنید و بگویید: «الان خیلی ناراحتی.»

دست‌تان را روی شانه‌اش بگذارید و بگویید: «می‌ترسی درباره‌ی کلوچه باهام حرف بزنی.»

 

۵. حدومرز تعیین کنید؛ اما با ایجاد همدلی

البته که می‌خواهید روی برخی قواعد پافشاری داشته باشید. اما در عین حال می‌توانید چشم‌انداز کودک را تصدیق کنید. کودکان وقتی احساس می‌کنند که درک‌شان می‌کنید بهتر می‌توانند حدومرزهای ما را بپذیرند.

 

«گاز گرفتن ممنوعه! تو خیلی خیلی عصبانی هستی و اذیت شدی، اما باید این رو با حرف زدن به برادرت بگی.»

«الان وقت خوابه. می‌دونم دلت می‌خواست بیشتر بازی کنی.»

«تو نمی‌خوای مامان بهت نه بگه… شنیدم چی گفتی…و جوابم نهِ. ما به هم نمی‌گیم خفه شو، حتی وقتی از دست هم ناراحت و عصبانی هستیم.»

«مهم نیست چقدر ترسیدی، می‌خوام که حقیقت رو بهم بگی.»

 

۶. منشأ تمام بدرفتاری‌های کودک نیازهای به‌جای اوست

به یاد داشته باشید تمام «بدرفتاری»‌ها نمایشی از نیازهای برحق کودک است، حتی اگر روش ابراز آنها صحیح نباشد. کودکان برای رفتار نادرست خود دلیلی دارند حتی وقتی به نظر ما این دلیل موجه نیست. آیا کودک‌تان بسیار بد رفتار می‌کند؟ پس حتما در حال تجربه‌ی حالی بسیار بد است.

آیا به خواب بیشتر، گذراندن زمان بیشتر با شما یا استراحت بیشتر نیاز دارد؟ شاید هم به فرصتی بیشتر برای گریه کردن و آزاد کردن احساسات منفی که همه‌ی ما در خود انباشته می‌کنیم؟ اگر به نیازی که بدرفتاری از آن سرچشمه گرفته است رسیدگی کنید، آن رفتار حذف خواهد شد

۷. راهی برای گفتن کلمات تأییدی پیدا کنید

کودکان تقریبا به همه‌ی درخواست‌های ما جواب مثبت می‌دهند به این شرط که آن را‌ با زبان خوش بیان کنیم. به جای نه گفتن راهی برای گفتنِ بله پیدا کنید؛ حتی وقتی مشغول وضع حدومرزها برای کودک هستید. «اوهوم الان وقت جمع‌وجور کردنه، و آره من بهت کمک می‌کنم و آره که می‌تونیم قلعه‌ای که ساختی رو جمع نکنیم، باشه می‌تونی در این‌باره غرغر کنی، بله اگه عجله کنی می‌تونیم یه داستان دیگه هم بخونیم، و البته که می‌تونیم این کار رو مثل یه بازی انجام بدیم و آره که عاشقتم و بله که شانس آوردم که مامام تو شدم. بله!» وقتی با بله گفتن و تأیید کردن با کودک حرف بزنید او واکنشی مهربانانه و درخورِ رفتار خودتان بروز خواهد داد.

 

۸. زمان به‌خصوصی را به فرزندتان اختصاص بدهید

با در نظر گرفتن اوقاتی مخصوص به کودک رابطه‌ی خود را با او حفظ کنید. گوشی را خاموش کنید، لپ‌تاپ را ببندید و به فرزندتان بگویید: «خب، من تا ۲۰ دقیقه‌ی دیگه تماما در اختیار توام. می‌خواهی چه کار کنیم؟»

در این مدت از آنچه او می‌گوید تبعیت کنید. دنیا به‌خودی‌خود به طور مکرر به کودک احساس حقارت می‌دهد بنابراین در این ۲۰ دقیقه فردی ناشی و بی‌کفایت باشید و بگذارید او برنده باشد. هرهر خندیدن ترس‌ها و نگرانی‌های فروخورده را آزاد می‌کند، پس حتما با کودک بازی کنید، هرهر بخندید و دلقکش شوید. با بالش با هم بجنگید. کشتی بگیرید. او را در آغوش گرم و آرامش‌بخش خود بگیرید. بگذارید از آنچه در ذهن‌شان می‌گذرد با شما حرف بزند، بگذارید سرزنش کنند یا جیغ بکشند. فقط باید تمام این احساسات را بپذیرید و با تمام وجود در لحظه حضور داشته باشید. کودکان وقتی مطمئن می‌شوند که می‌توانند به صرفِ وقت اختصاصی روزانه‌‌ی والدین با آنها تکیه کنند شکوفا می‌شوند، زیرا به اندازه‌ی کافی اعتماد در آنها پدید می‌آید که بتوانند طیف احساساتی را که تجربه می‌کنند بازگو کنند؛ به علاوه این کودکان «مایل‌اند» که رفتاری درست داشته باشند.

 

۹. خودتان را ببخشید

اگر درباره‌ی خودتان احساس بدی دارید نمی‌توانید پدرومادر الهام‌بخشی باشید. درست به همان نحو که کودک شما اگر احساس بدی درباره‌ی خودش داشته باشد نمی‌تواند کار «درست» را انجام بدهد. همیشه می‌توانید رابطه‌تان را با کود‌تان بهبود بدهید. از همین امروز شروع کنید.

 

۱۰. اگر هیچ راهکاری مؤثر واقع نشد

وقتی همه‌ی راه‌ها به شکست منتهی شد خودتان را در آغوش بگیرید و بعد از آن کودک‌تان را. در مسیر پرورش کودک، پیوندِ با اوست که بر همه‌ی راهکارهای دیگر پیروز می‌شود.

 

منبع 

  • Amir Hossein Adelpour
  • ۰
  • ۰

 

چرا کودک شما از عینک زدن خوشش نمیاید؟

 

یکی از مشکلات رایج بینایی در بین کودکان به ویژه در سنین مدرسه نزدیک بینی است. در واقع یکی از مشکلات رایج بینایی در بین کودکان به ویژه در سنین مدرسه نزدیک بینی است که با تشخیص پزشک قابل درمان است و معمولا این کودکان باید از عینک استفاده کنند اما آیا فرزندتان به همین آسانی از عینک استقبال می کند یا از آن دسته کودکانی است که نیاز به عینک دارد ولی به دلایل مختلفی از زدن عینک سرباز می زند؟

فرزند شما از اینکه مورد تمسخر قرار گیرد، می ترسد
در یک آزمایش اخیر چشم پزشکی متوجه می شوید که فرزند شما دچار نزدیک بینی است و تنها با استفاده از عینک طبی این مشکل برطرف می شود. اما فرزندتان از عینک زدن خود داری می کند. چرا؟ یکی از دلایل معمول آن مسخره شدن توسط گروه همسالان است. اما باید بدانید استفاده نکردن از عینک و ضعف در بینایی مسائل مهم تری در یادگیری او ایجاد خواهد کرد.

اعتماد به نفس او را افزایش دهید
به او بگویید با عینک بسیار زیباتر است. با اینکه ممکن است شانه بالا بیاندازد و بگوید تنها شما هستید که این حرف را می زنید اما او همچنان دوست دارد از زبان شما جملات مثبت بشنود.
می توانید برایش مثال هایی از بازیگران، آهنگسازان و افراد موفق و مشهوری که از عینک استفاده می کنند بزنید و همچنین به او بگویید او تنها کسی نیست که عینک خواهد داشت. همچنین به او بگویید که بقیه همکلاسی هایش ممکن است چنین مشکلی را به زودی بفهمند و آنها نیز از عینک استفاده کنند.

 

بر فواید عینک تاکید کنید
به او تاکید کنید که با استفاده از عینک کارایی او در مدرسه بالاتر می رود. برای او درباره نزدیک بینی توضیح دهید و اینکه عینک چطور می تواند به شفاف تر دیدن او در کلاس کمک کند. در این سن او به اندازه ای بزرگ است که بفهمد عینک برای او زندگی را آسان تر و بهتر می کند. به او نگهداری تمیز و مناسب از عینک را یاد دهید و برایش یک جا عینکی زیبا و جذاب بخرید.

معلم را در جریان بگذارید
اگر فرزندتان با وجود تمامی توضیحات، تشویق و حمایت شما همچنان بابت عینک زدن شکایت دارد با معلم او صحبت کنید. ممکن است او نسبت به مسخره کردن فرزند شما در کلاس بی خبر باشد. پس او را آگاه کنید. صحبت و تذکر معلم به برخی از بچه ها تاثیر مثبت و فوری داشته و به تمسخر فرزندتان پایان خواهد داد.

به او اجازه انتخاب دهید
خوشبختانه، صدها مدل فریم عینک مختلف برای بچه ها وجود دارد. همانطور که بودجه خود را در نظر می گیرید به او اجازه دهید تا عینکش را خودش انتخاب کند، مدلی که با آن راحت تر است و به او بیشتر می آید. هر چقدر فرزندتان در پروسه انتخاب عینک درگیرتر باشد علاقه او به استفاده از آن بیشتر می شود . سعی کنید تا از عینک به عنوان یک مد و زیبایی استفاده کند نه چیزی که زیبایی ظاهر او را کم می کند.
استفاده نکردن از عینک و ضعف در بینایی در یادگیری کودک مشکل ایجاد خواهد کرد. 

 

تنها زمانی که بزرگ می شود می تواند از لنز استفاده کند
 با گذر زمان فرزند شما هر روز از عینک استفاده خواهد کرد. نظرات منفی که از گروه همسالانش می گیرد به تدریج کمتر شده و او با آسودگی بیشتری از عینک استفاده می کند.
زمانی که فرزندتان کمی بزرگ تر و پخته تر شود، می توانید برایش لنز در نظر بگیرید. بعضی بچه ها ممکن است لنز را به عینک ترجیح دهند در نتیجه به مراقبت، توجه و دقت بیشتری نیاز دارند. بهتر است از یک متخصص چشم مشورت بگیرید تا میزان استفاده از لنز را کنترل کند. زیرا لنز با هر شیوه زندگی سازگاری ندارد و ممکن است برای بعضی افراد استفاده از عینک پیشنهاد بهتری باشد.

 

منبع 

  • Amir Hossein Adelpour
  • ۰
  • ۰

 چه نوع کتابی مناسب کودک ما است؟



والدین همان گونه که برای خوراک و پوشاک کودک زمان می گذارند، برای رشد صحیح ذهنی او باید از خود همت نشان دهند.

وقتی انسان پا به دنیا می گذارد و با حواس خود با پیرامونش ارتباط برقرار می کند. با اولین چیزی که لمس می کند، می شنود و می بیند، کنجکاویش تحریک می شود. پرسش کردن به دنبال ایجاد علامت سوالی در ذهن شروع می شود.

عدم دریافت پاسخ صحیح به این پرسش ها در کودکان منجر به رشد فکری ضعیف، کاهش خلاقیت، بی انگیزگی، بی علاقگی به تحصیل و... می شود.

کودکان بر اساس جواب های دریافتی یاد می گیرند که چگونه زندگی، افکار و شخصیت خود را شکل دهند. در همین راستا والدین هم می خواهند، در این شکل گیری سهیم بوده و نظارت مستقیم داشته باشند. این امر، زمانی تحقق می یابد که کودک به والدینش اعتماد کامل داشته باشد. و نیز احساس کنند که والدینشان برای تمام پرسش های آنها جواب درستی دارند.

هیچ وقت به کودک خود دروغ نگویید و برای او داستان سرایی نکنید. اگر از شما دروغی بشنود اعتمادش نسبت به شما از بین می رود. اعتمادی که دیگر به سختی می توان آن را دوباره به دست آورد.

یکی از مهمترین و در دسترس ترین منابعی که ازهمان ابتدا برای پاسخ به پرسش های کودکان وجود دارد، خود والدین، کتابها و در حال حاضر اینترنت می باشد. زمانی دغدغه والدین، کوچه- خیابان و بچه های بی ادب  بود که مبادا آنها تربیت کودکشان را خراب کنند. در صورتی که این روزها فرزندانشان دیگر با بچه های کوچه و خیابان خود را سرگرم نمی کنند. بلکه آنها دوستان جدیدی پیدا کرده اند. دوستانی که ممکن است بی ادب تر از بچه های کوچه و خیابان باشند.

در حال حاضر آمارهای حاصل از تحقیقات حاکی از آن است که بیش از دهها میلیون کودک با کامپیوتر و اینترنت سرو کار دارند. آنها برای دست یابی به اطلاعات مورد نظرشان و بازی های آنلاین ساعت ها پشت میز کامپیوتر وقت صرف می کنند.

این مسئله ممکن است، گذشته از تاثیر مخرب بر رفتار و واکنش های آنها ، تاثیرهای سوء، هم از لحاظ جسمی و رشد نامناسب بر روی کودکان داشته باشد.

اما سوالی که در این جا مطرح می شود، این است که چه نوع کتابی مناسب کودک ما است؟

در پاسخ به این پرسش باید گفت که این مسئله مستقیما به سن کودک بستگی دارد.

نکته اول: کتاب خردسالان باید پر از تصاویر با رنگ های شاد و براق باشد و نوشته های کمی داشته باشد.زیرا یک تصویر بهتر از هزار کلمه مفهوم را می رساند. برای آموزش و خلاقیت هم تصویر حرف اول را می زند.

نکته دوم: کتاب باید محتوای خلاقانه داشته باشد و خواندن آن برای کودک هیجان انگیز و جالب باشد. علاوه بر آن باید اتفاقات در داستان سریع باشد. شخصیت های داستان باید به خوبی معرفی شده و برای کودک باور پذیر باشند. مشکلات و مسائل شخصیت های داستان باید مشابه مشکلات و مسائلی باشند که کودک در آن سن با آنها مواجه می شود.
 

نکته سوم: وجود صحبت های خنده دار و لطیفه های بامزه در لابه لای گفتگوهای شخصیت ضروری است.
 

نکته چهارم: تقسیم بندی کتاب باید به گونه ای باشد که خواندن کتاب را برای کودک آسان کند. قلم و خط نوشته ای کتاب باید به چشم کودکان آشنا باشد. این نکته به فهم و شناخت بیشتر کلمات توسط کودک کمک می کند.

نکته پنجم: بهتر است کتاب با اطلاعات کمی شروع شود. فقط اطلاعات ضروری مانند اطلاعات کلی در مورد شخصیت اصلی داستان، اسامی و محل زندگی آنها باید در ابتدای کتاب باشد.  اطلاعات اضافی کودک را خسته کرده و دیگر میلی به کتاب خوانی نشان نخواهد داد.

 

نکته ششم: قسمت پایانی کتاب هم بسیار مهم است. در انتها، همه مشکلات و مسائل باید حل شده باشد و کتاب پایان خوشی داشته باشد. بویژه اگر مخاطبان آن کودکان خردسال باشند.
 

نکته هفتم: تعداد صفحه های کتاب هم از اهمیت خاصی برخوردار است. کتاب هایی که نوشته و عکس با هم دارند. باید بین 25 تا 35 صفحه باشند و کتاب های مصور نباید بیشتر از 16 صفحه داشته باشند.
 

نکته هشتم: داستان باید دارای محتوای آموزشی نیز باشد. یک داستان خوب باید به کودک نکات اخلاقی، فرهنگی و ارزش های مذهبی را بطور غیر مستقیم آموزش دهد.
 

نکته نهم: کتاب خوب برای کودکان باید شخصیت هایی داشته باشد که بتوانند در شرایط سخت قادر به تصمیم گیری درست شود. شجاعانه برای زنده ماندن و زندگی خود تلاش کرده و در تمام مراحل از اصول صحیح اخلاقی پیروی کنند.

 

منبع 

  • Amir Hossein Adelpour
  • ۰
  • ۰

چشمان صورتی

 چشمان صورتی

ترشح اشک، قرمزی چشم، خارش چشم و سفت شدن مژه ها همه جزو علائم ورم ملتحمه است که به نام چشمان صورتی خوانده می شود.

غالبا به علت عفونت ویروس سرماخوردگی ایجاد می شود.

چشمان صورتی به سرعت در مدارس و مهدکودک ها پخش می شود. 

به نزد پزشک متخصص اطفال بروید تا مراقبت های لازم را دریابید.

این بیماری در بیشتر موارد بعد از 4 تا 7 روز بهبود می یابد.

 

منبع 

  • Amir Hossein Adelpour
  • ۰
  • ۰

عفونت گوش

 عفونت گوش

کودکان مستعد ابتلا به عفونت گوش می باشند، چرا که آنها دارای شیپور استاش کوچکی می باشند. این شیپور (مجرا) گوش میانی را به گلو متصل می کند.

هنگامی که سرماخوردگی باعث التهاب می شود، این شیپور مسدود می شود و موجب می شود که مایعات زیادی در گوش میانی و در پشت پرده گوش جمع شوند.

 

این تجمع مایعات، اجازه ورود میکروب ها را می دهد.

 

علائم شامل: تب، ایراد گیری و نق نق زدن و پر بودن گوش می باشد.

 

بیشتر عفونت های گوش در نتیجه ویروس ها می باشد و به خودی خود از بین می روند.

 

واکسیناسیون دوران کودکی می تواند از عفونت های گوش جلوگیری نماید.

 

آسپیرین در کودکان و نوجوانان موجب ایجاد سندرم ری می شود.

 

منبع 

  • Amir Hossein Adelpour
  • ۰
  • ۰

چسب گوش

 چسب گوش

تجمع مایع در گوش میانی (با درد و یا بدورن درد) می باشد که به نام اوتیت میانی با ترشح خوانده می شود.

غالبا، با یک عفونت گوش حاد و یا عفونت دستگاه تنفسی فوقانی همراه می شود.

مایع معمولا در عرض چند هفته از بین می رود.

به هر حال، اگر مایع چسبناک و ضخیم باشد، می تواند با شنوایی کودک تداخل ایجاد کند.

پس بهتر است نزد پزشک بروید تا با لوله ای مایع داخل گوش کودک را خارج کند.

 

منبع 

  • Amir Hossein Adelpour
  • ۰
  • ۰

 

سوالات مادران در مورد تغذیه کودک

 

  1. کودک من بسیار فعالیت میکند ، اما غذای زیادی نمی خورد. آیا جایی برای نگرانی دارد یا خیر ؟

تا زمانی که سر حال است و رشد خوبی دارد، جای نگرانی نیست. کودکان نوپا در حدود 15 ماهگی اشتهایشان تا حدی کاهش می یابد. بسیاری از آنها در این مرحله، با وجود اینکه فعالیت بسیاری دارند، خیلی کم غذا می خورند. به نظر می رسد کودکانی که به اندازه کافی آرام و خونسردند، نسبت به کودکان نوپا و فعال مقدار بیشتری غذا می خورند. دقت کنید که کودک خود را با حجم زیادی شیر یا آبمیوه به جای غذا سیر نکند.

 

  1. آیا نوپایی که مقدار کمی غذا می خورد، کم حال و کم انرژی نمیشود؟

به طور تعجب آوری نوپایایان با تغذیه به مقدار کم به زندگی و رشد خود ادامه می دهند. به هر حال بهتر است برای آنها رژیم غذایی سالم و متنوعی را در نظر بگیریم. کمبود آهن مهمترین مشکلی است که در این سن نوپایان با آن مواجهند.

  1. کودک از خوردن وعده های غذای اصلی خودداری می کند و در عوض بیشتر مابین وعده های غذایی اصلی چیزی می خورد، چه باید کرد؟

 در وعده های غذای اصلی کودک غذاهای مشابه با میان وعده هایی که دوست دارد، به او بدهید. به عنوان مثال، چنانچه او در ساعت 11 صبح چند عدد بیسکویت می خورد و ساعت 1 بعد از ظهر دوست دارد مقداری ماست بخورد، می توانید در ساعت 11:30 چند عدد بیسکویت و ماست را مخلوط کنید و به عنوان ناهار به او بدهید.

  1. کودکم از خوردن اکثر غذاها امتناع می کند، در این شرایط چه باید کرد؟

این مساله طبیعی بوده، بخصوص اگر اغلب یک نوع غذا برایش تهیه کنید. سعی کنید انواع مختلفی از غذاها را برای او تهیه آماده کنید. ممکن است کودک بسیار عطش داشته باشد؛ در اینصورت یک لیوان آب یا آبمیوه به او بنوشانید، اما به مقدار زیادتر به او مایعات ندهید تا حجم معده اش را پر نکند. چنانچه کودک همیشه از خوردن یک نوع غذای خاص امتناع می کند، آن را از رژیم غذایی او کنار بگذارید. شاید در آینده به آن غذا علاقمند شود، اما اگر او را مجبور به خوردن آن غذا بکنید، ممکن است برای مدت طولانی از آن متنفر گردد.

  1. چگونه می توان کودک را از خوردن تنقلات باز داشت؟

تنقلات را در دسترس وی قرار ندهید، هنگامی که او به واقع گرسنه شد، وعده غذایی اش را به او بدهید. برخی از نوپایان اشتهای بسیار زیادی دارند و علاوه بر سه وعده اصلی، به مقداری میان وعده غذایی هم نیاز دارند.

  1. آیا می توانم به کودکم برای رفع تشنگی شیر گاو بنوشانم؟

از سن 12 ماهگی می توان شیر گاو را جایگزین نوشیدنی اصلی او کرد.

 

  1. چه نوع از میان وعده های غذایی را به نوپایم می توانم بدهم؟

میوه های تازه، پنیر، ماست، شیر، سرلاک، تخم مرغ آب پز، نانهای فانتزی و سبزیهای خام، میان وعده های پیشنهادی هستند.

 

  1. کودک من بسیار آهسته غذا می خورد،چه ار باید کنم تا او کمی تندتر غذایش را بخورد؟

متاسفانه خیر، باید به او اجازه بدهید تا هر زمان که می خواهد بخورد و وقتی کاملا سیر شد، می توانید بشقاب غذایش را بردارید.

  1. آیا می توانم هنوز هم به نوپایم از شیر خودم بدهم؟

بله، اما او به سه وعده غذای اصلی هم نیاز دارد و شیر مادر منبع اصلی تغذیه او نخواهد بود. در این زمان، میزان مکیدن پستان مادر توسط  نوپا کاهش می یابد.

 

 

منبع 

  • Amir Hossein Adelpour
  • ۰
  • ۰

۹ تکنیک آموزش حرف زدن به نوزاد | مختص والدین برای کار در خانه

 

آموزش حرف زدن به نوزادان،  مسئله ای  پیچیده و سختی نیست . ما در این مقاله راهکارهایی که به زود حرف زدن نوزادتان کمک می کند را معرفی می کنیم . حرف زدن نوزاد و یا  حرف زدن کودک یک شبِ اتفاق نمی افتد. نوزادن عاشق حرف زدن و صحبت کردن هستند ، بخصوص اگر با آنها صحبت کنید. بخصوص اگر با صدایی گرم و پر محبت با نوزادتان حرف بزنید.

نوزاد حرف زدن را از طریق تقلید صدا ها و کلماتی  که می شنود یاد می گیرد.  اما یک سوال مهم ،  کی باید منتظر حرف زدن نوزاد تان باشید ؟

 

سن حرف زدن نوزاد:

ما در نوشته سن حرف زدن کودکان  درباره سن حرف زدن کودکان صحبت کردیم. و در آنجا گفتیم که کودکان قبل از بیان کلمات ، درک کلمات را یاد می گیرند. کودکان اولین کلمات را در سن ۱۲ ماهگی بیان می کنند. اما این بدان معنا نیست که کودکان به یکباره و یک شبِ حرف زدن را  ، آغاز می کنند.

از لحظه تولد تا ۱۲ ماهگی کودکان آرام آرام محیط اطرافش را می شناسد و ممکن است در ابتدا برای درخواست چیزی “نق نق ” کنند. بعدا یاد میگیرند ان شی را نشان بدهند و دستشان را به سمت ان شی دراز کنند. در ادامه از شبه کلمات استفاده می کنند و سر انجام یاد میگیرند که هر شی یک اسم دارد و سعی می کنند برای درخواست کردن چیزی ، اسم آن را بگویند.

 

۹ تکنیک آموزش حرف زدن به نوزاد:

در اینجا راهکارهایی برای کمک به زود حرف زدن نوزاد را لیست کرده ایم . این نوسته را مطالعه و سعی کنید به شکل سرگرم کننده ولذت بخش آنها را برای کودکتان اجرا کنید.

 

۱-کودک خود را به صدا سازی تشویق کنید:

کودکتان را تشویق کنید تا صداهایی شبیه به “ما” ، “دا” و “با” را بگوید.  کودک را مقابلتان بنشانید یا او را طوری بنشانید که صورتش مقایل صورت شما باشد. شروع کنید به تولید زنجیره های آوایی نظیر ما ما ما ما ما و یا دا دا دا ، در صورتیکه ان زنجیره آوایی و یا چیزی شبیه به ان زنجیره آوایی را تولید کرد او را تشویق کنید .

 

۲-از طریق ارائه بازخوردهای مناسب به زود حرف زدن نوزاد تان کمک کنید:

از طریق حفظ تماس چشمی ( زمانهایی که اوا سازی یا صدا سازی  می کند به چشمان او نگاه کنید ).  پاسخهای کلامی  ، تقلید صداسازیهای کودک و استفاده از آهنگ کلامی .. گفتار کودکتان را تقویت کنید.

 

۳-خنده ها و حالات چهره نوزادتان را تقلید کنید:

در مقابل کودک بنشید و سعی کنید هر کاری که او کرد شما نیز تقلید کنید. اگر کودتان خندید شما نیز بخندید .

 

۴-به کودکتان یاد دهید تا حرکات شما را تقلید کند:

همانطور که گفتیم حرف زدن نوزاد از طریق تقلید صداهایی که می شنود به وقوع می پیوندد. بنابراین یادگیری مهارت تقلید کردن یک مهارت ضروری برای  آموزش حرف زدن به کودک می باشد. مقابل کودک بنشینید دست بزنید و از او بخواهید که دست بزند. دستهایتان را به سمت او دراز کنید و از او بخواهید دستهایش را به طرف شما دراز کند و یا دستهای شما را بگیرد.  همچنین می توانید تقلید حرکاتی نظیر : بالا بردن دستها ، بوسه فرستادن ، بازی با انگشتان و… را به یاد دهید.

 

۵-در موقعیتهای مختلف با نوزاداتان  صحبت کنید:

در موقعیت های مختلف مانند حمام، لباس پوشیدن، غذا خوردن با کودکتان صحبت کنید. در مورد کارهایی که انجام می دهید ، کارهایی که می خواهید انجام بدهید و یا انجام دادید با او صحبت کنید.( کجا می خواهید بروید ، چه کسی را دیدید..). فراموش نکنید برای حرف زدن نوزاد ، محیط کودک باید غنی از واژگان باشد.

 

۶-در حین حرف زدن از ژست ها استفاده کنید:

 

از ژست ها برای انتقال معانی واژگان کمک بگیرید. مثلا هنگام خداحافظی در حالی که می گویید “بای بای ” دستانتان را نیز به نشانه خداحافظی تکان بدهید. و یا وقتی بدنبال شی ای هستید و ان را ندید علاوه برگفتن “نیست”  با دستان نیز ژست مربوطه را نشان دهید.

کودکان در راه کسب بیان واژگان، از ژست‌های هدفمندی برای بیان خواسته‌هایشان استفاده می‌کنند. در اینجا و در ابتدای راه این  ژست‌ها و حرکات بدن وسیله‌ای برای برقراری ارتباط با اطرافیان هستند.( شبیه بای بای کردن ).  اغلب این ژست‌ها و حرکات تقریباً در سن ۱۲ ماهگی دیده می‌شوند. (زمانی که کودکان تقلید حرکات را یاد می‌گیرند).

ژست‌ها یک علامت مهم برای حرف زدن هستند ، به‌طورمعمول قبل از بیان اولین واژه‌های حقیقی این حرکات دیده می‌شود.

 

۷- صدای حیوانات و صداهای محیطی را به کودکتان آموزش دهید:

صداهای حیوانات را ( برای ساخت ارتباط بین یک صدای مشخص با یک معنی خاص )  به کودکتان آموزش دهید. در مقابل کودک بنشیند و قبل از نشان دادن تصویر گاو ، صدایش را به شکل هجای گفتاری به او آموزش دهید. ( پس از آنکه کودکتان صدای مورد نظر را شنید تصویر را به او نشان دهید). به همین شکل می توانید صدای ماشین “بـــیپ بیـــــپ ” و دیگر صداهای محیطی را  آموزش دهید.

 

۸ -به تلاش های نوزادتان برای حرف زدن توجه کنید:

به تلاشهایی که برای ارتباط بر قرار کردن انجام می دهد توجه کنید. توجه کردن و تشویق کردن شما سبب تکرار مجدد این تلاشها و در نتیجه زود حرف زدن نوزاد تان می شود. برای آموزش حرف زدن به نوزاد  باید صبور باشید.

 

۹-هیچ وقت از شیوه‌ای که فرزندتان کلمه‌ها را ادا می‌کند، ایراد نگیرید:

برخی از والدین  نسبت به خطاهای گفتاری نوزادشان  بسیار حساس هستند و دائما از شیوه  حرف زدن نوزادشان ایراد می گیرند. این  ایرادها نه تنها کمکی به زود حرف زدن کودک نمی کند بلکه سبب کاهش اعتماد بنفس او  و درنتیجه کاهش تلاش برای حرف زدنش می شود. خوب است بدانید که تلفظ اشتباه واژگان تا چهار سالگی، نگران کننده نیست.  وقتی کودکتان کلمه ای را به اشتباه تلفظ می کند، سعی کنید همان کلمه یا همان جمله را به شیوه درست برای او تکرار کنید.

 

نقش والدین در حرف زدن کودکان

والدین و اطرافیان کودک نقش بسیار مهمی در زبان‌آموزی کودکان خود دارند. تحقیقات  نشان داده است که کسانی که در دوران کودکی‌شان، بیش‌تر کتاب خوانده‌اند یا برایشان بیش‌تر کتاب خوانده شده یا زمان بیش‌تری را به گفت‌و‌گو با والدین خود گذرانده‌اند، از دانش زبان بیش‌تری بهره‌مند شده و دامنه لغت وسیع‌تری دارند. این تحقیقات به ما یادآوری می کنند که کنار گذاشتن کودک با تلویزیون و یا گوشی و تبلت کمکی به حرف زدن کودکتان نمی کنند.

 

 معجزه گفتار درمانی در حرف زدن نوزاد :

ما قبلا در نوشته  سن حرف زدن کودکان  درباره سن حرف زدن کودکان صحبت کردیم . در آنحا گفتیم که اگر کودکتان متناسب با هم سالان خود حرف نمی زند زمان طلایی را از دست ندهید و سریعا به مطب گفتار درمانی و نزد آسیب شناسان گفتار و زبان ( گفتار درمانگر ) بروید. آسیب شناس گفتار و زبان تنها متخصص برای آموزش حرف زدن به کودک می باشد. آنها بهترین شیوه ممکن را برای حرف زدن نوزاد و یا کودک شما فراهم می کنند.

گفتار درمانی کودکان می توانند بصورت مستقیم و یا غیر مستقیم دنبال شود. تنها متخصص برای درمان اختلالات گفتار و زبان و دیر حرف زدن گفتار درمانگر می باشد.

 

منبع 

  • Amir Hossein Adelpour
  • ۰
  • ۰

 

 

شیوه آموزش سخنوری و حرف زدن به کودک توسط مادر

 

آموزش صحبت کردن، فرآیندی است که از بدو تولد کودک و با تجربه استفاده از اصوات مختلف توسط کودک آغاز می ‎شود . معمولا تا 2 سالگی ، بیشتر کودکان واژگان زیادی آموخته و می ‎توانند کلمات را به منظور ابراز نیازهای خود بیان کنند . در این قسمت از گهوارک به ارائه روند مناسب آموزش سخنوری به کودک و راه هایی برای تشویق او به ارتباط برقرار کردن خواهیم پرداخت .

از تولد تا 3 ماهگی

در این مرحله کودک صدای شما را می ‎شنود و سعی در تکرار این اصوات دارد . شما می‎ توانید در انجام این کار به او کمک کنید :

برای کودک خود آواز بخوانید :

آواز خواندن برای کودک حتی از قبل از تولد نقش زیادی در عادت دادن گوش او به شنیدن صداهای مختلف دارد زیرا او حتی در داخل شکم شما نیز صدای تان را می‎شنود.

با کودک خود و یا در حضور او با سایر افراد اطرافتان صحبت کنید :

درست است که او معنی دقیق کلمات را درک نخواهد کرد اما با این حال شنیدن صدای شما و دیدن لبخندتان او را هیجان زده خواهد کرد و او همچنین از شنیدن و دیدن افراد دیگر نیز لذت خواهد برد .

محیطی ساکت و آرام برای فرزند خود ایجاد کنید :

نوزادان به بازی کردن و ایجاد سر و صداهای مختلف در محیطی عاری از هرگونه سر و صدای تلویزیون ، رادیو و یا ضبط نیازمندند .

از 3 تا 6 ماهگی

در این دوره فرزند شما سعی در درک نحوه ارتباط های کلامی افراد با یکدیگر دارد . شما با انجام این کارها می‎ توانید به او در صحبت کردن کمک کنید :

  • کودک خود را در فاصله نزدیک به خود نگه دارید تا بتواند به چشمان شما خیره شود .

  • با او همراه با لبخند حرف بزنید.

  • سر و صداهایی که فرزندتان از خود در می ‎آورد را تکرار کنید.

  • در صورت تلاش او برای تکرار کلمات شما ، کلمه مورد نظر را دو مرتبه تکرار کنید .

    از 6 تا 9 ماهگی

کودک شما در این دوره سعی در ایجاد صداهای مختلف و بازی با اصوات گوناگون دارد . برخی از این کلمات عبارتند از "بابا" یا "دادا". کودک با شنیدن صدای شاد شما لبخند زده و با شنیدن صدای عصبانی ، گریه می ‎کند و یا ناراضی به نظر خواهد رسید . در این مرحله شما با انجام این کار ها می‎ توانید به فرزند خود در درک بهتر کلمات کمک کنید (حتی اگر هنوز نتواند آن ها را به زبان بیاورد):

به او کمک کنید تا دست خود را به همراه موسیقی نواخته شده ، روی صفحه حرکت دهد.

به فرزندتان اسباب بازی بدهید و چیزی در مورد آن به او بگویید .

او را مقابل آینه قرار دهید و از او بپرسید "این کیه؟" ؛ سپس نام او را تکرار کنید .

از فرزند خود سوال بپرسید . برای مثال از او بپرسید " هاپو کجاست ؟"؛ اگر واکنشی نشان نداد، به او نشان دهید که سگ عروسکی او کجاست.

از 9 تا 12 ماهگی

کودک شما در این دوره شروع به درک کلمات ساده خواهد کرد . اگر در حین انجام کاری به او بگویید "نه نه" ، متوقف شده و به شما خیره خواهد شد . اگر کسی از او بپرسد "مامان کجاست ؟"، او به دنبال شما خواهد گشت . او با اشاره و زبان بدن خود سعی در انتقال پیامی به شما خواهد داشت .

برای مثال وقتی به شما نگاه می‎ کند و دستان خود را بالا می ‎برد ، سعی در انتقال این پیام که می ‎خواهد بغلش کنید به شما خواهد داشت . شما می ‎توانید با تکان دادن دست خود به او بیاموزید که چگونه با شما خداحافظی کند .

از 12 تا 15 ماهگی

نوزادان در این دوره شروع به استفاده از کلمات می‎ کنند . آن ها صحبت کردن را با استفاده کلمات ساده ای مانند "بابا" و یا "دَدَ" برای رفتن به گردش ، آغاز می ‎کنند . در این دوره بیشتر بچه ها توانایی استفاده از 1 یا 2 کلمه را دارند و بیش از 25 کلمه را درک می ‎کنند .

برای مثال اگر از او اسباب بازی بخواهید ، برای شما خواهد آورد . او می‎ تواند بدون استفاده از کلمات و تنها با استفاده از دستان خود و ادای برخی اصوات ، چیزی از شما بخواهد . شما با انجام کارهای زیر می ‎توانید به او در بیان کلماتی که توانایی تلفظ آن ها را ندارد کمک کنید :

  1. در مورد اشیائی که از آن ها استفاده می ‎کنید با کودک خود صحبت کنید و به او فرصت دهید تا نام آن ها را تکرار کند.

  2. از کودک خود درباره اشکال موجود در نقاشی های کتاب داستان سوال کنید و به او فرصت دهید تا نام آن را بگوید .

  3. وقتی کودکتان موفق به بردن نام اشیا می ‎شود به او لبخند بزنید و برایش دست بزنید . چیزی درباره آن شیء به کودکتان بگویید . برای مثال " اون سگ رو ببین ! چقدر بزرگه ! دمشو نگاه کن "

  4. در مورد چیز هایی که فرزندتان علاقه بیشتری به آن ها نشان می ‎دهد با او صحبت کنید . به او فرصت دهید تا کلمات شما را تکرار کند .

  5. در مورد کارهای روزمره خود با او صحبت کنید . برای مثال "دوست داری کدوم لباستو بپوشی ؟"، " شیر یا آبمیوه می ‎خوری ؟"

  6. در مورد کلمه هایی که کودکتان از آن ها استفاده می ‎کند ، صحبت کنید . برای مثال وقتی می گوید توپ ، شما بگویید " اون توپ بزرگ و قرمز مال توئه "

  7. عروسک ها و اسباب بازی های مورد علاقه کودکتان را در مکالمه هایتان دخیل کنید . برای مثال بگویید " نازنین دوست داره با ما بازی کنه . به نظرت بلده برامون غذا درست کنه ؟"

از 15 تا 18 ماهگی

کودک شما در این دوره از حرکات پیچیده تری برای ایجاد ارتباط با شما استفاده خواهد کرد و به تلاش خود در ساخت واژگان بیشتر ادامه خواهد داد . او ممکن است دست شما را بگیرد ، با شما به سمت قفسه کتاب برود و به یک کتاب اشاره کند تا با یکدیگر آن را بخوانید . شما با انجام کارهای زیر می ‎توانید به فرزندتان در برقراری ارتباط با خودتان کمک کنید :

  • به او بگویید "بینیتو به من نشون بده "؛ سپس به بینی خود اشاره کنید . این کار را در مورد انگشتان دست ، پا، چشم، زانو وغیره نیز انجام دهید .

  • یکی از اسباب بازی های کودکتان را پنهان کرده و از بخواهید که آن را پیدا کند . به او در انجام این کار کمک کنید و در این لذت شریک شوید .

  • وقتی کودکتان به شما چیزی داد ، در رابطه با آن با او صحبت کنید ، مثلا اگر به شما کتابی داد از او تشکر کنید و عکس های آن را به او نشان دهید .

    از 18 ماهگی تا 2 سالگی

    کودک شما در این دوره قادر به دنبال کردن دستورالعمل ها بوده و می ‎تواند کلمات را در کنار هم قرار دهد مانند "ماشین برو" یا "آب بده" . او همچنین در این دوره شروع به انجام بازی هایی می‎ کند که باعث توسعه زبان گفتار او می ‎شوند. با انجام کارهای زیر می ‎توانید به تقویت مهارت های ارتباطی کودک خود کمک کنید:

    • از فرزند خود کمک بخواهید. برای مثال از او بخواهید که فنجانش را روی میز بگذارد یا کفش هایش را نزد شما بیاورد .

    • برای فرزند خود شعر بخوانید و از او بخواهید که آنچه که در محیط اطراف خود می ‎بیند را برای شما نام ببرد .

    • کودک خود را تشویق کنید تا در مورد اسباب بازی های خود با سایر هم سن و سالانش صحبت کرده و ارتباط برقرار کند.

    • با فرزند خود عروسک بازی کنید ، برای عروسک هایش غذا درست کنید و تلفنی حرف بزنید یا سایر عروسک ها را به مهمانی دعوت کنید .

      از 2 تا 3 سالگی 

    مهارت های ارتباطی کودکتان از 2 تا 3 سالگی با تقویت لب های او توسعه پیدا خواهد کرد و او می‎ تواند کلمات بیشتری را برای ایجاد جملات ساده در کنار هم قرار دهد . برای مثال او می‎ تواند بگوید "مامان خداحافظ" .

    او همچنین در این دوره قادر به پاسخگویی به سوالات ساده مانند "خرست کجاست ؟" نیز می ‎باشد . تا 36 ماه آینده فرزندتان توانایی پاسخگویی به برخی سوالات پیچیده تر مانند "وقتی گرسنه ای چه کاری انجام می ‎دی ؟" را کسب خواهد کرد . او در این دوره بازی های خیالی بیشتری انجام می دهد ، مانند رفتن به محل کار ، تعمیر ماشین اسباب بازی و مراقبت از عروسک ها.

    شما در این دوره با انجام کارهای زیر، قادر به کمک به فرزندان در ساخت جملات پیچیده تر و کارهای مهم تر خواهید بود :

    1. به فرزندتان نام و نام خانوادگی اش را بیاموزید.

    2. در رابطه با تعداد، اندازه و شکل اشیاء مختلف از او سوال کنید.

    3. از فرزند خود سوالاتی بپرسید که جواب آن ها "آره" و یا "نه" نباشد . برای مثال بگویید " وای چقدر کرم اینجاست ! چندتا کرم اینجاست ؟ اونا دارن کجا می ‎رن ؟"، سپس صبر کنید و منتظر شنیدن جواب او باشید . در صورت لزوم می ‎توانید بگویید "من 5 تا کرم می ‎بینم . به نظرت اونا می ‎خوان برن پارک یا مغازه ؟"

    4. از فرزندتان بخواهید تا داستان کتاب مورد علاقه اش را برایتان تعریف کند . از او بپرسید "چه اتفاقی برای او 3 تا خوک کوچولو افتاد ؟" خواندن کتاب به توسعه زبان گفتار کودکتان کمک خواهد کرد . او را به کتابخانه ببرید و به سلیقه خودش برایش کتاب بخرید . او از انجام این کار با شما لذت خواهد برد .

    5. بازی های تخیلی و سرگرم کننده انجام دهید. بازی کردن و نقش آفرینی ، فرصت های غنی برای استفاده و یادگیری زبان در اختیار فرزندتان قرار خواهد داد .

    6. فراموش نکنید که فرزندتان هنوز به محیطی آرام نیازمند است که این موضوع فقط مختص زمان خواب او نیست . تلوزیون و رادیو را خاموش کنید و بگذارید کودکتان از بازی کردن ، آواز خواندن و صحبت کردن با شما در محیطی آرام لذت ببرد

منبع 

  • Amir Hossein Adelpour