نوزاد

  • ۰
  • ۰

 چرا بچه‌ها لجبازی می‌کنند؟

 

لجبازی در کودکان معمولاً از سن یک سالگی آغاز می‌شود و می‌تواند با رفتارهای نادرست اطرافیان در کودک نهادینه شود. اما چرا بچه‌ها لجبازی می‌کنند؟

به هزار و یک راه متوسل شده‌اید اما فرزندتان به هیچ صراطی مستقیم نیست. حرف خودش را می‌زند، کار خودش را می‌کند و به شیوه خودش، خرابکاری‌هایش را ادامه می‌دهد. در این شرایط هیچ بعید نیست که دست به دامن تهدید و خط و نشان کشیدن شوید: «اگر به کارهایت ادامه دهی به پدرت می‌گویم تنبیهت کند»، «اگر زودتر دست و صورتت را نشویی از ناهار خبری نیست»، «اگر از خواهرت عذرخواهی نکنی آن وقت تو را به میهمانی نمی‌برم»... همه این اگر و آن وقت‌ها در ذهن بچه‌ها یک معنای مشخص دارند: جنگ شروع شده! این اعلام جنگ شما که به تهدید آغاز می‌شود بچه‌ها را به لجبازی وادار می‌کند.

لجبازی در کودکان معمولاً از سن یک سالگی آغاز می‌شود و می‌تواند با رفتارهای نادرست اطرافیان در کودک نهادینه شود. اما چرا بچه‌ها لجبازی می‌کنند؟ چون می‌خواهند نظر خودشان را ابراز کرده، جایگاه خود را به بزرگترها نشان دهند و در یک کلام خودشان را نشان دهند. این وضعیت شاید برای بچه‌های یکی دو ساله معنا نداشته باشد اما برای کودکان بزرگتر، صدق می‌کند.

کودکان لجبازی می‌کنند، چون می‌خواهند دیده شوند. وقتی آنها را نمی‌بینید، زورگویی می‌کنید، به پرخاشگری متوسل می‌شوید یا بدون پرسیدن نظر آنها، کار خودتان را می‌کنید، در واقع دارید فرزندتان را به سمت لجبازی بیشتر سوق می‌دهید. کودک نیازمند استقلال داشتن است و گاه برای به دست آوردن این استقلال، لجبازی می‌کند. از سوی دیگر، کودکان گاهی به دلیل خشم‌های ابراز نشده، با نافرمانی یا پافشاری روی یک رفتار، سعی در عصبانی کردن شما دارند. این رفتار هم برچسب لجبازی می‌خورد اما عاملی متفاوت باعث شکل‌گیری آن شده است. 

 
برای آنکه احتمال بروز رفتار پرخاشگرانه در کودکتان کاهش یابد:
سرخود عمل نکنید؛ نظر کودک را بپرسید و به او استقلال عمل بدهید.

از سیستم تشویق استفاده کنید. در ازای رفتار مناسب، به او پاداش دهید و در ازای رفتار اشتباه، پاداش را حذف کنید.

اگر کودک برای رسیدن به مطلوب خود چه درست و چه نادرست شروع به گریه یا داد کشیدن کند به او بی‌توجه باشید تا یاد بگیرد روش رسیدن به خواسته‌هایش لجبازی و داد و قال نیست.

کودک را وادار به عجله و شتاب زدگی نکنید. وقتی به فرزندتان فشار بیاورید، او نمی‌تواند شرایط را تحمل کند و در نهایت با یکدندگی سعی می‌کند با شما به مقابله برخیزد. حواس کودک را پرت کنید. وقتی کودک لجبازی می‌کند، با تغییر دادن مسیر توجه او، جلوی ادامه وضعیت ناخوشایند را بگیرید. خودتان الگوی خوبی باشید. لجبازی نکنید تا فرزندتان لجبازی کردن را نیاموزد. در زندگی همیشه منطقی و با تدبیر عمل کنید؛ به این ترتیب فرزندتان یاد می‌گیرد که در مواجهه با خشم یا شرایط غیردلخواهش چطور باید رفتار کند.

 

منبع 

  • Amir Hossein Adelpour
  • ۰
  • ۰

 چگونه استعداد کودک خود را بشناسیم؟

 

چگونه استعداد کودک خود را بشناسیم؟ این سوالی است که برای خیلی از والدین پیش می آید.

بارها این جمله را شنیده ایم که می گویند من این رشته درسی و …را دوست نداشتم و خانواده ام من را مجبور کردند.

در صورتی که کشف و مدیریت استعداد فرزندانمان به خصوص در کودکی به عهده والدین است.

اما برخی از والدین بجای اینکه در مسیر شناخت استعداد فرزندشان باشند از روی عدم آگاهی او را به اجبار در مسیری قرار می دهند که برخلاف علاقه و استعداد کودک است. 

اما چگونه استعداد کودک خود را بشناسیم و او را در مسیری سوق دهیم که شایسته تواناییها و ویژگیهای کودکمان می باشد.

مواردی که در ادامه خواهیم گفت تماما نکته های هستند که می تواند شما را در کشف استعداد کودکتان یاری دهد.

می توان استعداد بعضی از کودکان را از رفتار ها و حرکات آنها کشف کرد اما برخی دیگر ممکن است دارای استعداد پنهانی باشند.

که این استعداد پنهانی خودش را در قالب سوء رفتارها، پرحرفی کودک حتی گاه خیال بافی زیاد نشان می دهد.

چگونه استعداد کودک خود را بشناسیم:

 

1- داشتن علاقه به طبقه بندی کردن اشیاء و وسایل 

اگر دیدید که کودکتان به طبقه بندی اشیاء و وسایل علاقه شدیدی دارد و اینکار را با نظم خاصی انجام می دهد

این نشان دهنده ذهن متفکر، تحلیل گر و دقیق اوست و از نشانه های اولیه استعداد ریاضی و علوم او می باشد.

مثلا علاقه شدیدی به جفت کردن جوراب ها و یا کفش هایش دارد.

یا اسباب بازی هایش را براساس رنگ و یا شکلشان در یک ردیف می چیند.

چه بازی و یا فعالیتی در تقویت قدرت ادراک این کودکان موثر است؟

فعالیت و بازی های نظیر خانه سازی، لگو، پازل های مختلف و فعالیت های که شامل جفت کردن هستند

یا طبقه بندی اشیاء بر اساس  رنگ، شکل و اندازه و شمارش را با کودکتان انجام دهید. 

برای تقویت مهارت ریاضی کودک نیز فعالیت های زیر را انجام دهید:

-ازش بخواهید اعداد را از یک تا 10 بشمارد.

-وسایل خانه را دسته بندی کرده و از او بخواهید در دسته بندی آن کمک کرده و آنها را بشمارد.

-در خانه از او بخواهید به دنبال اشکال هندسی نظیر گردی – چهارگوش در وسایل خانه باشد.

-با کودکتان پازل، بازی های سه بعدی انجام دهید تا علاوه بر تقویت مهارت ریاضی، مهارت های حرکتی او نیز تقویت شود.

 

2- خیالباف بودن:

کودکان بخصوص در سن چهارسالگی به این توانایی می رسند که در ذهن خود چیزهای خارق العاده ای بسازند.

شروع می کنند به قصه گویی و پرداختن داستان های ساختگی، دوست شدن با شخصیت های خیالی

که این تصورات در این سن امری کاملا عادی و طبیعی است.

خیال بافی در کودک نشان دهنده قدرت خلاقیت اوست.

فعالیت های که می توان قدرت تخیل کودک را بیشتر کرد:

اگر این خیال بافی را از دریچه مثبت آن نگاه کنید میتوانید با انجام فعالیت های زیر در افزایش قدرت تفکر کودک کمک کنید:

-برای کودکتان زیاد داستان تعریف کنید و از او بخواهید که تمام شخصیت ها و مکان های توی قصه را در ذهن خود تجسم کند.

-داستانی را تا نیمه برای او تعریف کنید و از او بخواهید ادامه داستان را با توجه به قوه ی تخیل خود بگوید.

مورد دوم خیلی نقش مهمی در تقویت قوه ی تخیل کودک دارد.

-اجازه دهید نقاشی کند. 

با نقاشی، کودک تمام شخصیت های ذهنی خود را روی کاغذ نشان می دهد.

تمام احساس و عواطف خود، ناراحتی و تمام کمبود ها و ….را با نقاشی کردن بیان می کند.

در واقع نقاشی زبان تمام حالات روحی کودک است که از طریق آن، به شما می گوید.

 

3-پرحرفی کردن:

پرحرفی کودک نیز از داشتن قوه ی تخیل بالای اوست.

اگر کودک شما زیاد حرف می زند و سعی دارد که شما را در مورد موضوعی قانع کند و حرف، حرف خودش است، این کودک

دارای مهارت کلامی بالایی می باشد.

احتمالا در مدرسه نیز جز دانش آموزان پر حرف شناخته می شود.

این کودکان در دوران مدرسه تمایل دارند در فعالیت های هنری نظیر گروه های سرود، اجرای تئاتر و یا نمایش شرکت کنند.

اکثر افرادی که دارای مهارت کلامی بالایی می باشند دارای اعتماد بنفس بالایی نیز هستند.

احتمالا این کودکان در آینده مشاغلی را انتخاب می کنند که نیاز به مهارت کلامی بالایی داشته باشد.

نظیر شغل وکالت، روزنامه نگاری،مدیریت و …

شما اگر کودکتان این ویژگی را دارد سعی کنید آن را کشف و پرورش دهید تا در آینده باعث موفقیت او شود.

فعالیت های زیر مهارت کلامی کودک را افزایش می دهد:

-از کودک بخواهید قصه ای را برایتان تعریف کرده و با هم آن را به یک کتاب داستان تبدیل کنید.

-از او بخواهید در جلوی فامیل یا دوستانش شعر یا داستانی را بخواند.

مورد دوم، در تقویت مهارت ارتباطی کودک و همچنین رفع حس خجالت او کمک می کند.

-اگر کودک شما بر خلاف همسالانش کتاب های که نوشته هایش بیشتر از تصاویر باشد دوس دارد حتما برایش تهیه کنید.

-به ایده ها و نظراتش گوش کنید و تا جایی که امکانش هست آن ایده ها را عملی نمایید.

-از او بخواهید برای دوستانش نامه بنویسد.

-کودک خود را می توانید در کلاس های هنری نظیر آواز خوانی، نمایش نویسی، تئاتر و…ثبت نام کنید.

البته نباید این نکته را فراموش کنید که به موازات تشویق کردن برای انجام مهارت های کلامی، هنر خوب گوش دادن هم به او یاد بدهید.

 

4-دستکاری کردن:

کودک ممکن است ساعت ها در حال دست زدن به وسایل خانه باشد مثل برداشتن لیوان و جابه جا کردن آن،

خالی و پر کردن ظروف و ضربه زدن به آنها و …..

به طور کلی هر چیزی که در سر راه کودک قرار گیرد او به آن دست می زند علت این امر هم کشف دنیای بیرونی خودش است.

دانشمند کوچک خانه بشدت علاقه دارد که کشف کند اشیا مختلف چگونه کار می کنند.

دوس دارد که اجزای وسایل مختلف را باز کند و آنها را تک تک بررسی کرده و عملکرد هر کدام را به شیوه خودش بشناسد.

وجود این ویژگی ها در یک کودک نشانده ی استعداد وی در انجام کارهای عملی است.

در آینده احتمال خیلی زیادی دارد که رشته های فنی و مهندسی مثل مکانیک، معماری و …را انتخاب کند یا حتی دانشمند و یا مخترع شود.

فعالیت های که می توان در این زمینه با کودکتان انجام دهید:

-تهیه اسباب بازی های که می توانند دستکاری کنند.

منظور از اسباب بازی های دستکاری، اسباب بازی های هستند که کودک در شکل گیری آن نقش دارد. مثل پازل ها یا بازی آب و شن که برای کودک بسیار جذاب است.

-در خانه با کودکتان کاردستی درست کنید.

مثلا می توانید از جعبه های کفش یا ظرف های یه بار مصرف غذا با هم یک کاردستی زیبا درست کنید.

-در صورت مشاهده اشکال مکانیکی در مکان های مختلف، آنهارا به کودکتان نشان دهید نظیر چراغ راهنمایی و رانندگی

-بازی های که باعث افزایش مهارت دست ورزی او میشود را انجام دهید نظیر خمیر بازی، گل بازی و سفال

-برایش اسباب بازی ابزار های مختلف را تهیه کنید نظیر چکش، اره، خط کش، آچار و …

-تهیه اسباب بازی های نظیر لگو و قطعات خانه سازی، تا کودک آنها را بارها بسازد و خراب کند. 

البته این کودکان به دلیل داشتن حس کنجکاوی زیاد، ممکن است به سمت هر وسیله خطرناکی مثل وسیله برقی بروند.

باید مراقبشان باشید تا در حین کشف دنیای اطراف خود اتفاق ناگواری برایشان نیافتد.

 

5- عدم سکون

اگر کودک دائما درحال حرکت است و دوس ندارد زیاد یکجا بنشیند این نشان دهنده علاقه او به فعالیت های حرکتی و جنبشی است.

فعالیت های حرکتی نظیر رشته های ورزشی، موسیقی و رقص می تواند زمینه های شغلی او در آینده باشد.

شما نیز باید به این کودکان فرصت انجام دادن این فعالیت ها را بدهید.

مثلا در کلاس ها ورزشی و یا در کلاسهای موسیقی ثبت نامش کنید.

فرصت آواز خواندن را بهشان بدهید و یا در کلاسهای آموزش حرکات موزون ثبت نامش نمایید.

 

6-داشتن علاقه ی شدید به انجام فعالیت های معماگونه

اگر کودک شما بازی با پازل ها را دوس دارد یا با دوستانش نقش های پلیسی را بازی می کند و بیشترین وقتش را صرف همچین فعالیت های می کند

یعنی علاقه شدیدی به شغل های نظیر کارآگاهی ، محقق ، باستان شناس و یا نویسنده داستان های جنایی و … در آینده دارد.

حتما برایش پازل های مختلف یا بازی های که محتوای معماگونه دارند تهیه کنید.

 

7-مسئول پنداشتن خود 

این کودکان دوس دارند در تمام بازی ها و فعالیت هایی که با دوستانشان انجام می دهند خودشان را مسئول دانسته و رهبر گروه باشند.

این کودکان معمولا بهترین عضو گروه هستند و دیگر اعضای گروه را ناخواسته به سمت خود جذب می کنند.

این کودکان اگر بخوبی کشف شوند و به درستی تربیت ، می توانند در آینده رهبر بزرگی برای جامعه خود

تجار سرشناسی در صنف خود و سیاست مدار کارکشته ای در سازمان خود شوند.

راهکارهایی برای تقویت مسئولیت پذیری در کودکان

– اجازه دهید که او کنترل تمامی فعالیت هایش را در دست گیرد و شما فقط نقش یک مشاور و راهنما را داشته باشید.

-به او مسئولیت پروژه های خانگی نظیر مرتب کردن اتاق یا وسایلش و…را بدهید.

-از او در زمینه های مختلف امور خانه یا مشکلاتی که وجود دارد مشورت بگیرید و نظرش را بپرسید.

البته به کودک بیاموزید خوب گوش دهد و به نظر بقیه افراد نیز احترام بگذارد.

خودرای نباشد و در هر حالی از دیگران نیز مشورت بگیرد.

 

چگونه استعداد کودک خود را بشناسیم؟ 

حتی اگر هیچ یک از این نشانه ها را در کودک خود مشاهده نکردید نگران نباشید.

همواره باید آماده کشف استعدادهای او باشید.

احتمال دارد با گذشت زمان یک ویژگی خاص و قابل توجهی از خود نشان دهد اگر حواستان باشد خیلی زود متوجه ویژگی های خاص فرزند خود می شوید.

حتی می توانید در این زمینه با افرادی که با کودک شما در ارتباط هستند مشورت بگیرید. مثلا با مربی یا معلم کودکتان شاید آنها در حین درست کردن کاردستی و …متوجه استعداد و توانایی خاص فرزندتان شوند.

تمام نکات ذکر شده به شما کمک می کند تا پاسخ این سوال را که چگونه استعداد کودک خود را بشناسیم پیدا کنید.

رسالت شما والدین عزیز این است که تلاش کنید که استعدادهای کودکتان کشف و شناسایی شود و این استعدادها را در او پرورش دهید تا کودک شما در آینده به فردی موثر و مورد قبول جامعه تبدیل شود.

 

منبع 

  • Amir Hossein Adelpour
  • ۰
  • ۰

 شناخت شخصیت کودک و اثر آن بر زندگی و آینده‌ی او

 

 انتظاراتی که امروزه ما از والدین و فرزندان داریم با گذشته فرق کرده است اما همچنان بسیار سطح بالا هستند. امروزه ما نه تنها انتظار داریم فرزندانمان مؤدب، موفق و مسئولیت‌پذیر باشند، بلکه در عین حال می‌خواهیم که آن‌ها از نظر احساسی و روحی و روانی هم، شاد و سالم باشند. ولی در دنیای واقعی اغلب والدین هنگام رویارویی با چالش‌های تربیتی گیج می‌شوند و مطمئن نیستند که باید چه بکنند.

همه‌ی ما به عشق بی‌قید و شرط نیاز داریم و احتیاج داریم که به خاطر شخصیت منحصر به فردمان ورد توجه و احترام قرار بگیریم؛ می‌خواهیم همان‌طور که هستیم پذیرفته شویم و استعدادها و توانایی‌ها و تفاوت‌هایمان توسط دیگران درک شود.

برای این که بتوانیم شخصیت منحصر به فرد فرزندانمان را کاملاً بفهمیم و بپذیریم، باید ابتدا بدانیم که واقعاً چه شخصیتی دارند. درک شخصیت درونی و روحیات بچه‌ها گامی مؤثر و ضروری برای تربیت مؤثر آن‌هاست.

کلید عزت نفس واقعی هر فرد «پذیرفته شدن همان‌طور که هست» است. حقیقت این است که عزت نفس پایین در اثر رفتارهای بد به وجود نمی‌آید بلکه رفتارهای بد از کمبود عزت نفس ناشی می‌شوند. کمبود عزت نفس در افراد خلاء و محرومیت عمیقی ایجاد می‌کند و باعث می‌شود آن‌ها هرگز نیاموزند که چگونه دیگران را دوست بدارند و هرگز درباره‌ی کارهایشان مسئولیت‌پذیر و پاسخگو نباشند. آن‌ها برا ی پر کردن این خلاء رو به رفتارهای مخربی می‌آورند که به آن‌ها حس موقت قدرت و احساس سطحی باارزش بودن می‌دهد.

همان‌طور که یک باغبان بدون مخالفت یا ایراد گرفتن نیازهای هر گیاهی را می‌پذیرد و شرایط لازم برای رشد و شکوفایی را برای هرگیاه فراهم می‌آورد، ما هم به عنوان والدین باید روش‌های تربیتی خود را با نیازهای شخصیتی هر کدام از فرزندانمان تطبیق دهیم.

مدل شخصیتی- راهی برای شناختن هر کودک:

مدل شخصیتی یک روش قوی برای فهمیدن و درک کردن طبیعت، ذات واقعی یک فرد و مدل‌های رفتاری متفاوت در افراد است. بر اساس پژوهش‌های کارل گوستاو یونگ و همچنین کاترین و ایزابل بریگز شانزده مدل شخصیتی (تیپ شخصیتی) داریم که همه‌ی افراد در این شانزده گروه جای می‌گیرند. بچه‌هایی که به دنیا می‌آیند دارای یک مدل شخصیتی هستند و همیشه در همان قالب شخصیتی باقی می‌مانند. مدل شخصیتی هر فرد روی تمام جنبه‌های زندگی او اثر می‌گذارد. این مدل‌ها راهی را به ما نشان می‌دهد که بتوانیم به گونه‌ای با فرزندانمان رفتار کنیم که بهترین نتیجه را بگیریم.

چهار قسمت یا بُعد مختلف وجود دارد که تیپ شخصیتی یک فرد را می‌سازد:

  1. این که چگونه یک فرد انرژی می‌گیرد.

  2. به طور ذاتی و طبیعی به چه نوع اطلاعاتی توجه دارد و آن‌ها را به خاطر می‌آورد.

  3. چگونه تصمیم‌گیری می‌کند.

  4. چگونه در دنیای اطرافش نظم و ترتیب برقرار می‌کند.

برای درک بهتر مدل شخصیتی، هر کدام از این ابعاد را می‌توان به صورت زیر در نموداری دسته‌بندی کرد (جنبه‌های متضاد روبروی هم قرار گرفته‌اند):

هر فرد به یکی از دو جنبه‌ی هر کدام از این دو بُعد گرایش دارد، و نمی‌شود هر دو جنبه را داشت. هرچند فرد می‌تواند جنبه‌ی دیگر را نیز به کار گیرد اما تحقیقات نشان می‌دهد هر فرد تمایل ذاتی و دورنی به یکی از این جنبه‌ها دارد. بنابراین در کل شانزده ترکیب مختلف وجود دارد. یک مدل شخصیتی یک کد چهار حرفی است که ترجیحات یک فرد را نشان می‌دهد. این تمایل یک گرایش درونی است نه آگاهانه.

برای اغلب کودکان در حدود سن سه یا چهار سالگی تمایلاتشان درباره‌ی هر یک از این ۴ بعد واضح است. هرچند هر کودکی با کودکان دیگر متفاوت است و ممکن است در سن دو سالگی هم این تمایلات قابل تشخیص باشد یا تا حدود شش سالگی برای این تشخیص نیاز به زمان داشته باشیم.

 

مروری بر مدل‌های شخصیتی

درون‌گرا یا برون‌گرا بودن نشان‌دهنده‌ی این است که انرژی شما از کجا تأمین می‌شود، از درونتان یا از بیرون و توسط افراد یا چیزهایی که بیرون از وجود شما قرار دارند.

شهودی یا حسی بودن نشان می‌دهد به چه مواردی توجه دارید و آن‌ها را به یاد می‌آورید. افراد حسی تمایل‌شان به سمت ادراک چیزهایی است که وجود دارند و روی زمان حال بیش‌تر تمرکز می‌کنند. اما افراد شهودی گرایش دارند چیزهایی که ممکن است رخ بدهد را در نظر بگیرند.

افرادی که قضاوت تفکری دارند با شیوه‌های منطقی و تحلیلی تصمیم می‌گیرند. اما افرادی که قضاوت احساسی دارند روش تصمیم‌گیری‌شان بر اساس ارزش‌های ذهنی آن‌هاست.

تمایل به جنبه‌ی قضاوتی به این معناست که تمایل دارید همه‌چیز در اطرافتان مشخص و ثابت باشد و به شما این حس را بدهد که همه چیز تحت کنترل شماست. در حالی که تمایل به جنبه‌ی ادراکی یعنی گرایش دارید پدیده‌های اطرافتان را آزاد رها کنید و می‌توانید خودتان را با یک محیط در حال تغییر انطباق دهید.

تشخیص این تمایلات مستلزم مطالعه و توضیحات گسترده‌ای است. هدف ما در این مطلب آشنایی با شخصیت‌شناسی بود و امید به این که بتوانیم فرزندانی شاد، سالم و موفق داشته باشیم. برای شاد بودن و موفقیت ابتدا باید تمایلات هر فرد برای خودش و اطرافیانش شناخته شده و قابل احترام باشد.

 

منبع 

  • Amir Hossein Adelpour
  • ۰
  • ۰

فرزندخاندگی,فرزند جدید,کودک و نوزاد و بچه و اطفال و فرزند,

 فرزند خوانده و خانواده جدید

  هم پدر و هم مادر باید طفل را خیلی دوست داشته باشند. یک زن و شوهر باید وقتی تصمیم بقبول

طفلی بعنوان فرزند خوانده» بگیرند که هر دوی آنها بچه هارا دوست بدارند و احساس کنند بدون

داشتن طفل ، زندگی برای آنها واقعا مشکل است. تمام اطفال ، اعم از حقیقی، یا فرزند خوانده ، برای

اینکه احساس امنیت و آسایش خاطر کنند باید هم از طرف پدر و هم از طرف مادر عمیقا ود برای

همیشه و مورد عشق و محبت قرار گیرند و احساس کنند به آنها متعلق میباشند .

  بخصوص اگر فرزند خوانده ای احساس کند مورد لطف و محبت بک با هردو والد خود نمی باشد

قضیه صورت وخیم تری بخود خواهد گرفت زیرا چنین طفلی که از والدین دحقیقی، خود جدا شده

است در خانواده جدید اساسا احساس امنیت و تعلق نمیکند. او بخوبی میداند که والدین حقیقی اش

بدلائلی او رارها کرده و از او دست کشیده اند و ممکن است پنهانی متوحش باشد که مبادا پدر و مادر

خوانده او نیز روزی او را رها کرده از خود جدا نمایند .

فرزندخاندگی,فرزند جدید,کودک و نوزاد و بچه و اطفال و فرزند,

   بنابراین ملاحظه میکنید هنگامی که زن و شوهری طفلی را بفرزندی قبول میکنند.

  اگر مطر به هر دوی آنها یکی نباشد و هر کدام بملل خاصی این قضیه را مورد توجه قرار دهنداشتباه

بزرگی کرده اند مثلا اگر پدر فقط بصرف اینکه در مزرعه کمک و همکاری داشته باشد و مادر بخیال و

تصور اینکه در بو که یار و یاوری داشته باشد طفل را قبول کنند خطای جبران ناپذیری را مرتکب شده

اند گاهی اوقات زن به بعلت نداشتن بچه میترسد مبادا شوهرش او را ترک نماید مدل دارد طفلی را

بفرزند خواندگی بپذیرد باین امید که شاید بتواند عشق شوهرش را بسوی خود جلب کند. قبول طفلی

بفرزندخواندگی بدلائلی شبیه آنچه گفته شد نه نتط عمل ناجوانمردانه و غیر منصفانهای نسبت بطفل

است ، بلکه از نقطه نظر والدین نیز عملی ناصواب و اشتباه خواهد بود .

   فرزند خوانده ای که عمیقا مورد لطف و محبت پدر خوانده ومادر خوانده خود نبست غالبا از نقلر

اخلاق و رفتار ونر بیت مشکلات عدیده و ۹۰دی را فراهم می نماید.معمولا قبول فرزند خواندگی توسط

شخص مجرد کارعاقلانه ای تلقی نمی شود زیرا اولا هر طفلی چه دختر و چه پسر در طی رشد و نمو و

در جریان تربیت خودباید تحت تأثیر و نفوذ پدر و مادر هر دو قرار بگیرد.ثانیه شخص مجرد ممکن

است خیلی سخت خود را گرفتار پرستاری و مراقبت از طفل بنماید.یک زن و شوهر نباید خیلی صبر

کنند تا در سنین پیری طفلی را به فرزند خواندگی بپذیرند. زیرا ممکن است آنها در امور مربوط بزند گی

خیلی متعصب و سختگیر بشوند.زن و شوهری که سالهای سال در عالم خیال و رؤیا دختربچه زیبای مو

طلائی را بعنوان فرزند خود مجسم میکرده اند که بسیار ملوس و شیرین بوده و دائما آوازی را زیر لب

زمزمه میکند، ممکن است حتی بهترین اطفال نیز در نظر آنها موجودی بد و بی تربیت جلوه کند.چه

سنی و خیلی پیر ، محسوب میشود؟ پیری فقط مسئله سن و سال نیست، بلکه مسائل دیگری در کار

است که باید آنرا با دبنگاه اسکان اطفال مورد بحث و مذاکره قرار دهید.والدینی که فقط یک طفل از

خود دارند و آن طفل چندان راضی و شاداب نبوده و اجتماعی نمیباشد، گاهی اوقات باین فکر میافتند

که طفل دیگری را بعنوان فرزند خوانده بپذیرند تا برای طفل خود آنها همبازی و رفیق خوبی باشد . قبل

از اینکه این فکر راخیلی جدی تلقی کنید ، بهتر است با طبیب متخصص امراض روانی و یا و بنگاه

اسکان اطفال، مذاکره و مشورت نمائید . وقتی فرزند خوانده، ، خود را با طفل وحقیقی مقایسه میکند

ممکن است خود را بکنفر غریبه تصور نماید . از طرف دیگر، اگر والدین نسبت باین طفل «جدید»

محبت و علاقه زیادی ابراز دارند. این عمل نه فقط کمک وفائده ای برای طفل دحقیقی نیست بلکه

ممکن است او را سخت ناراحت و آشفته نماید. بهر حال ، این عمل، کار خطرناکی است.قبول طفلی

بفرزند خواندگی بجای، طفلی که فوت کرده است نیز گاهی اوقات کار خطرناکی است. اگر والدین ،

اطفال حقیقی، دیگری هم داشته باشند ، فرزندخوانده ممکن است خود را در میان خانواده در موقعیت

نامناسبی حس کند . ولی حتی اگر والدین، بچه دحقیقی، هم نداشته باشند ، باید فقط باین دلیل

طفلی را به فرزند خواندگی بپذیرند که اورا فقط بخاطر خودش دوست میدارند و بار عشق میورزند .

البته اشکالی ندارد که فرزند خوانده طوری انتخاب شود که از حیث سال، جنسیت و قیافه ظاهر شبیه

طفلی که مرده است باشد ، ولی مقایسه و تشابه آنها نباید بیشتر از این ادامه یابد و بهتر است در

همین حد متوقف گردد .

  بسیار ناجوانمردانه و نادرست است که شخصی را وادار کنید که اعمال و رفتار دیگری را طابق النعل

بالنعل تقلید نماید . زیرا مسلما از عهده انجام اینکار بر نخواهد آمد، بالنتیجه والدین را مایوس و دلسرد

میسازد و خودش را هم ناراضی و ناراحت میکند . هرگز نباید باو گفت طرز اعمال و رفتار طفل قبلی

چگونه بوده است و هرگز نباید علنا یا مخفیانه او را باطفل قبلی مورد مقایسه قرار داد. بگذارید طفل

حالت طبیعی خودش را داشته باشد. (بعضی از این مسائل شامل طفل د حقیقی، که بعد از فوت طفل

حقیقی دیگر متولد میشود نیز میگردد.)طفل را از طریق بنگاه خوب و صلاحیت دار پیدا کنید . شاید

مهمترین نکته ای که در مورد قبول طفل بعنوان فرزند خوانده باید رعایت شود عبارت از آنست که

ترتیب اینکار بوسیله دبنگاه اسکان اطفال، خیلی خوب و درجه اولی داده شود . تماس و معامله

مستقیم پدر خوانده و مادر خوانده با والدین حقیقی طفل با تماس آنها بوسیله شخص ثالث و دلالی

که بی تجربه باشد همیشه توأم با مخاطراتی است . زیرا این ترتیب ، راه را برای والدین حقیقی باز

میگذارد که در صورت تغییر عقیده سعی کنند معامله را فسخ کنند و طفل را پس بگیرند. حتی اگر

قانون هم مانع نسخ معامله گردد، معذالک همین کدورت فی مابین می تواند خوشبختی پدر و مادر

خوانده و امنیت و آسایش خاطر طفل را مختل و مشوب سازد . یک دبنگاه اسکان اطفال،خوب مانند

دیوار غیر قابل نفوذ بین دو جفت والدین قرار میگیرد و مانع آنست که آنها هرگز یکدیگر را بشناسند و

مشکلات و زحماتی برای یکدیگر فراهم نمایند وبدین وسیله این بنگاه می تواند طفل را در پرتو

حمایت خود بگیرد ، این بنگاه در مرحله اول مادر و اقوام حقیقی طفل را در اتخاذ تصمیم صحیح که

آیا از طفل دست بکشند یا خیر کمک و راهنمائی میکند. همچنین این بنگاه با استفاده از تجربه و

قضاوت خود می تواند زن و شوهری را که برای قبول فرزندخواندگی صلاحیت ندارند از اینکار منصرف

سازد . بعلاوه، این بنگاه در دوره آزمایشی ، طفل را در خانواده جدید مواظبت کرده تحت نظر میگیرد

تا اطمینان حاصل نماید که همه چیز بسر وفق مراد میباشد. بموجب مقررات بعضی از بنگاهها و

قوانین بعضی از دول . قبل از اینکه معامله فرزند خواندگی بصورت قبلی در آید ، گذراندن یک دوره

آزمایشی، لازم تشخیص داده شده است.طفل در چه سنی باید بفرزند خواندگی پذیرفته شود؟ بطور

کلی، هرچه طفل کوچکتر باشد بهتر است. زیرا پدر و مادر خوانده حس میکنند که پرستاری طفل را از

ابتدا خود بعهده دارند و می توانند عینه مانند فرزند خود بتدریج با او آشنا و مانوس گردند. ولی

بهرحال فرزندخواندگی بسیاری از اطفالی که در سنین بزرگتری بفرزندی پذیرفته شده اند نیز موفقیت

آمیز بوده است. آمیز بوده است.پدر خوانده و مادر خوانده معمولا نسبت بخصائل أرثی طفل و اینکه تا

چه حد آینده او را تحت تاثیر قرار خواهند داد نگران و کنجکاوند. هر چه ما بیشتر درباره پرورش

شخصیت افراد ، من جمله درجه هوش و ذکاوت آنها ، مطالعه میکنیم ، با وضوح و روشنی بیشتری

باین نکته متوجه میشویم که مهمترین عامل مؤثر محیطی است که طفل در آن رشد و نمو میکند ،

بخصوص عشق و محبتی که باز میشود و احساس تعلق خاطری که در آنجا کسب میکند. دلیلی در

دست نیست که ثابت کند که خصائل اجتماعی نامناسب و ناپسند از قبیل میگساری (الکلیسم)، فساد

اخلاق و هرزگی، انحرافات اخلاقی و ارتکاب خطا وشرارت، ارثی می باشد.بگذارید خود طفل بطور

طبیعی بفهمدآیا باید بفرزند خوانده گفته شود که او فرزند حقیقی نیست بلکه فرزند خوانده است و

تمام متخصصین و کارشناسان این فن متفقا معتقدند که طفل باید از این قضیه مطلع گردد . زیرا

هرقدر در اختفاء این راز سعی شود ، باز هم طفل محققا دیر یا زود، ، از شخص یا اشخاصی ، از این

قضیه مطلعخواهد شد . کشف ناگهانی و غیر منتظره این مطلب برای طفل بزرگتر و حتی برای شخص

بزرگ تقریبا همیشه بسیار وحشت انگیز و ناراحت کننده است ، اطلاع ناگهانی از این قضیه ممکن

است امنیت و آسایش خاطر او را تا چند سال مختل سازد . با فرض اینکه طفلی در طی سال اول

بفرزندخواندگی در آمده باشد، چه موقعی باید مطلب را باد گفت؟ افشای این راز و گفتن این خبر نباید

برای سن یا وقت معینی گذاشته شود. والدین باید از همان ابتدا گاهی این مطلب را بطور علنی در

مکالمات و مذاکرات با یکدیگر، باطفل و با سایر دوستان و آشنایان تذکر دهند. این ترتیب سبب می

شود که طفل در مراحل مختلف رشد و نمو و در موقعیت های خاصی که برایش بوجود میاید هر وقت

مسئله برای او جالب و قابل توجه شود سئوالاتی در این زمینه بنماید . طفل بتدریج که فهم و شعورش

بیشتر میشود، کم کم با معنی فرزندخواندگی، نیز آشنا میشود.اشتباه بعضی از پدر خوانده ها و مادر

خوانده ها در آنست که سعی میکنند مطلب را کاملا مخفی نگاه دارند، بالعکس اشتباه بعضی دیگر در

آنست که در گفتن و ابراز آن بیش از حد تاکید میکنند . اغلب پدر خوانده ها و مادر خوانده ها در

اوایل طبیعه احساس مسئولیت شدیدی می نمایند ، زیرا میخواهند پرستاری و تربیت طفل شخص

دیگری را که بر عهده آنها سپرده شده است بدون نقص و بحد کمال، خوب و صحیح انجام دهند. اگر

والدین دائما و بکرات و با تأکید بسیار بطفل یاد آوری نمایند که او فرزند خوانده آنها است. طفل

ممکن است از خود متحیر انه سؤال نماید : مگر فرزند خواندگی چه عیبی دارد ؟ ولی اگر آنها فرزند

خواندگی را بهمان سادگی و سهولتی که مثلا رنگ موی سر طفل را می پسندند بپذیرند ، الزامی برای

مخفی نگاه داشتن و یا اجباری برای تذکر و تأکید دائمی آن بطفل نخواهند داشت. والدین باید این

نکته را بخاطر بسپرند که شاید آنها والدین بسیار خوبی میباشند که در بنگاه اسکان اطفال، با قرار دادن

طفل نزد آنها بعنوان فرزند خوانده موافقت کرده است و طفل نیز شانس زیادی داشته که آنهارا پیدا

کرده است.فرض کنید پسر بچه سه سالهای مذاکرات مادرش را با دوست جدیدی در باره اینکه این

طفل دپسر خوانده، او است بشنود و از مادرش سئوال کند که مامان ! پسر خوانده چیست؟ مادر

ممکن است اینطور جواب بگوید که: «من از سالها قبل خیلی دلم میخواست پسر بچه ای میداشتم که

دوستش دارم و از او پرستاری و مراقبت کنم . باین جهت بیک بنگاه مراجعه کردم که در آنجا بچه های

زیادی وجود داشتند و من بخانم متصدی آنجا گفتم : (من پسر بچه ای میخواهم که رنگ موهای

سرش خرمائی ورنگ چشم هایش میشی باشد. این خانم رفت و پسر بچه ای برای من آورد که آن

بچه تو بودی و من بمحض اینکه تو را دیدم گفتم : آه ! این درست همان بچه ای است که من

میخواهم . من دلم می۔ خواهد این طفل را بعنوان پسر خوانده ام بمنزل ببرم و تا ابد از او پرستاری و

مراقبت کنم . و بدین ترتیب من تو را به منزل آوردم و پسر خوانده من شدی .، این طرز حرف زدن

بسیار خوب است زیرا نکات خوب و مثبت فرزند خواندگی را تأکید می کند، یعنی آنچه را که مادردلش

میخواست داشته باشد پیدا کرده است. شنیدن این سرگذشت، طفل را مشعوف و خوشحال میکند و

میل خواهد داشت آنرا مکرر و مکرر بشود. ولی وقتی طفل بسنین بین سه و چهار سالگی میرسد، مانند

اغلب اطفال، در درجه اول میل دارد بداند بچه ها از کجا می آیند . جواب این سوال در شمار شده

است و از همه مهمتر است که حقایق را برایش بیان کنید. منتها آنقدر ساده بگوئید که طفل سه ساله

بتواند آنرا بخوبی و بسهولت بفهمد ، اما وقتی مادر خوانده اش برای او ثمر به میکند که بچه ها در

داخل شکم مادر بوجود میایند . او متحیر میشود که چطور این کفنه أخبر مادر را با سر گذشت انتخاب

شدنش در آن بنگاه از میان بچه های دیگر ، تعلمین دهد. شاید در همین موقع ، یا شاید در ماههای

بعد ، او از مادرش سؤال خواهد کرد ۰۱ آبا من در داخل شکم تو بوجود آمده ام ؟ ، اینجا است که مادر

خوانده می تواند بسادگی و بدون تاکید بیان کند که او قبل از اینکه پسر خوانده اش بشود در داخل

شکم مادر دیگری بوجود آمده است. این مطالب باحتمال زیاد تا مدتی او را متحیر و متعجب خواهد

ساخت، ولی پس از چندی قضیه برایش روشن تر خواهد شد.بالاخره بندر یح سؤالات مشکل تری را

مطرح میکند که چرا مادر حقیقیش او را رها کرده و از او دست کشیده است . اگر بار بگوئید مادرش او

را نمی خواست، اعتماد طفل از امام مادرها سلب خواهد شد. هر دلیلی که ساختگی و جملی باشد،

ممکن است در آینده مطرد غیر مترقبه ای باعث ناراحتی او گردد. بنظر من بهترین و شاید نزدیکترین

جواب حقیقت باید این باشد که : « من نمیدانم چرا او نمی توانست از تو پرستاری و توجه نماید .

ولی مطمئنم که او تورا خیلی میخواست و دوستت میداشت . در مدتی که طفل راجع باین مطلب فکر

میکند . لازمست او را بغل کرده نوازش کنید و بار یاد آوری کنید که او برای همیشه متعلق بشما

خواهد بود.طفل با بی حس کند که کاملا متعلق بشما است. ترسی که فرزند خوانده را ممکن است

بطور سری و پنهانی آزار دهد آنست که اگر پدر خوانده و مادر خواندهاش تغییر عقیده بدهند و یا اگر

او بچه بدی باشد. آنها مانند والدین حقیقیش با او رفتار کرده او را رها کنند و از او دست بکشند. پدر

خوانده و مادر خوانده باید همیشه این نکته را بخاطر مسیر پدر و تعهد نمایند که هیچوقت و تحت

هیچ شرایطی اظهار با اشاره ای نکنند که وفکر رهاساختن طفل افتاده اند، زیرا فقط یک کلمه تهدید

آمیز، که ممکن است در یک لحظه عصبانیت با غفلت از دهان والدین بیرون آمده باشد. کافی است که

احساس اعتماد طفل را نسبت با ما برای همیشه دگر گون و مختل سازد. والدین باید باو بفهمانند که

او همیشه متعلق بانها است ، هن مبل دارم این نکته را هم تذکر دهم که صحیح نیست پدر خوانده و

مادر خوانده آنچنان از بابت أمنیت خاطر طفل نگران باشند که عشق و محبت خود را نسبت بار بیش

از حد لازم تاکید و اظهار دارند. اصولا تنها عاملی که امنیت و آسایش خاطر فرزند – خوانده را بهترین و

جوی تامین میکند عشق و محبت طبیعی والدین است که از صمیم قلب عماد ابراز گردد چه اظهار

عشق و محبت به تنهائی در صورتیکه با عمل توأم نباشد کافی نیست.

 

منبع 

  • Amir Hossein Adelpour
  • ۰
  • ۰

فرزندخاندگی,فرزند جدید,کودک و نوزاد و بچه و اطفال و فرزند,

 فرزند خوانده و خانواده جدید

  هم پدر و هم مادر باید طفل را خیلی دوست داشته باشند. یک زن و شوهر باید وقتی تصمیم بقبول

طفلی بعنوان فرزند خوانده» بگیرند که هر دوی آنها بچه هارا دوست بدارند و احساس کنند بدون

داشتن طفل ، زندگی برای آنها واقعا مشکل است. تمام اطفال ، اعم از حقیقی، یا فرزند خوانده ، برای

اینکه احساس امنیت و آسایش خاطر کنند باید هم از طرف پدر و هم از طرف مادر عمیقا ود برای

همیشه و مورد عشق و محبت قرار گیرند و احساس کنند به آنها متعلق میباشند .

  بخصوص اگر فرزند خوانده ای احساس کند مورد لطف و محبت بک با هردو والد خود نمی باشد

قضیه صورت وخیم تری بخود خواهد گرفت زیرا چنین طفلی که از والدین دحقیقی، خود جدا شده

است در خانواده جدید اساسا احساس امنیت و تعلق نمیکند. او بخوبی میداند که والدین حقیقی اش

بدلائلی او رارها کرده و از او دست کشیده اند و ممکن است پنهانی متوحش باشد که مبادا پدر و مادر

خوانده او نیز روزی او را رها کرده از خود جدا نمایند .

فرزندخاندگی,فرزند جدید,کودک و نوزاد و بچه و اطفال و فرزند,

   بنابراین ملاحظه میکنید هنگامی که زن و شوهری طفلی را بفرزندی قبول میکنند.

  اگر مطر به هر دوی آنها یکی نباشد و هر کدام بملل خاصی این قضیه را مورد توجه قرار دهنداشتباه

بزرگی کرده اند مثلا اگر پدر فقط بصرف اینکه در مزرعه کمک و همکاری داشته باشد و مادر بخیال و

تصور اینکه در بو که یار و یاوری داشته باشد طفل را قبول کنند خطای جبران ناپذیری را مرتکب شده

اند گاهی اوقات زن به بعلت نداشتن بچه میترسد مبادا شوهرش او را ترک نماید مدل دارد طفلی را

بفرزند خواندگی بپذیرد باین امید که شاید بتواند عشق شوهرش را بسوی خود جلب کند. قبول طفلی

بفرزندخواندگی بدلائلی شبیه آنچه گفته شد نه نتط عمل ناجوانمردانه و غیر منصفانهای نسبت بطفل

است ، بلکه از نقطه نظر والدین نیز عملی ناصواب و اشتباه خواهد بود .

   فرزند خوانده ای که عمیقا مورد لطف و محبت پدر خوانده ومادر خوانده خود نبست غالبا از نقلر

اخلاق و رفتار ونر بیت مشکلات عدیده و ۹۰دی را فراهم می نماید.معمولا قبول فرزند خواندگی توسط

شخص مجرد کارعاقلانه ای تلقی نمی شود زیرا اولا هر طفلی چه دختر و چه پسر در طی رشد و نمو و

در جریان تربیت خودباید تحت تأثیر و نفوذ پدر و مادر هر دو قرار بگیرد.ثانیه شخص مجرد ممکن

است خیلی سخت خود را گرفتار پرستاری و مراقبت از طفل بنماید.یک زن و شوهر نباید خیلی صبر

کنند تا در سنین پیری طفلی را به فرزند خواندگی بپذیرند. زیرا ممکن است آنها در امور مربوط بزند گی

خیلی متعصب و سختگیر بشوند.زن و شوهری که سالهای سال در عالم خیال و رؤیا دختربچه زیبای مو

طلائی را بعنوان فرزند خود مجسم میکرده اند که بسیار ملوس و شیرین بوده و دائما آوازی را زیر لب

زمزمه میکند، ممکن است حتی بهترین اطفال نیز در نظر آنها موجودی بد و بی تربیت جلوه کند.چه

سنی و خیلی پیر ، محسوب میشود؟ پیری فقط مسئله سن و سال نیست، بلکه مسائل دیگری در کار

است که باید آنرا با دبنگاه اسکان اطفال مورد بحث و مذاکره قرار دهید.والدینی که فقط یک طفل از

خود دارند و آن طفل چندان راضی و شاداب نبوده و اجتماعی نمیباشد، گاهی اوقات باین فکر میافتند

که طفل دیگری را بعنوان فرزند خوانده بپذیرند تا برای طفل خود آنها همبازی و رفیق خوبی باشد . قبل

از اینکه این فکر راخیلی جدی تلقی کنید ، بهتر است با طبیب متخصص امراض روانی و یا و بنگاه

اسکان اطفال، مذاکره و مشورت نمائید . وقتی فرزند خوانده، ، خود را با طفل وحقیقی مقایسه میکند

ممکن است خود را بکنفر غریبه تصور نماید . از طرف دیگر، اگر والدین نسبت باین طفل «جدید»

محبت و علاقه زیادی ابراز دارند. این عمل نه فقط کمک وفائده ای برای طفل دحقیقی نیست بلکه

ممکن است او را سخت ناراحت و آشفته نماید. بهر حال ، این عمل، کار خطرناکی است.قبول طفلی

بفرزند خواندگی بجای، طفلی که فوت کرده است نیز گاهی اوقات کار خطرناکی است. اگر والدین ،

اطفال حقیقی، دیگری هم داشته باشند ، فرزندخوانده ممکن است خود را در میان خانواده در موقعیت

نامناسبی حس کند . ولی حتی اگر والدین، بچه دحقیقی، هم نداشته باشند ، باید فقط باین دلیل

طفلی را به فرزند خواندگی بپذیرند که اورا فقط بخاطر خودش دوست میدارند و بار عشق میورزند .

البته اشکالی ندارد که فرزند خوانده طوری انتخاب شود که از حیث سال، جنسیت و قیافه ظاهر شبیه

طفلی که مرده است باشد ، ولی مقایسه و تشابه آنها نباید بیشتر از این ادامه یابد و بهتر است در

همین حد متوقف گردد .

  بسیار ناجوانمردانه و نادرست است که شخصی را وادار کنید که اعمال و رفتار دیگری را طابق النعل

بالنعل تقلید نماید . زیرا مسلما از عهده انجام اینکار بر نخواهد آمد، بالنتیجه والدین را مایوس و دلسرد

میسازد و خودش را هم ناراضی و ناراحت میکند . هرگز نباید باو گفت طرز اعمال و رفتار طفل قبلی

چگونه بوده است و هرگز نباید علنا یا مخفیانه او را باطفل قبلی مورد مقایسه قرار داد. بگذارید طفل

حالت طبیعی خودش را داشته باشد. (بعضی از این مسائل شامل طفل د حقیقی، که بعد از فوت طفل

حقیقی دیگر متولد میشود نیز میگردد.)طفل را از طریق بنگاه خوب و صلاحیت دار پیدا کنید . شاید

مهمترین نکته ای که در مورد قبول طفل بعنوان فرزند خوانده باید رعایت شود عبارت از آنست که

ترتیب اینکار بوسیله دبنگاه اسکان اطفال، خیلی خوب و درجه اولی داده شود . تماس و معامله

مستقیم پدر خوانده و مادر خوانده با والدین حقیقی طفل با تماس آنها بوسیله شخص ثالث و دلالی

که بی تجربه باشد همیشه توأم با مخاطراتی است . زیرا این ترتیب ، راه را برای والدین حقیقی باز

میگذارد که در صورت تغییر عقیده سعی کنند معامله را فسخ کنند و طفل را پس بگیرند. حتی اگر

قانون هم مانع نسخ معامله گردد، معذالک همین کدورت فی مابین می تواند خوشبختی پدر و مادر

خوانده و امنیت و آسایش خاطر طفل را مختل و مشوب سازد . یک دبنگاه اسکان اطفال،خوب مانند

دیوار غیر قابل نفوذ بین دو جفت والدین قرار میگیرد و مانع آنست که آنها هرگز یکدیگر را بشناسند و

مشکلات و زحماتی برای یکدیگر فراهم نمایند وبدین وسیله این بنگاه می تواند طفل را در پرتو

حمایت خود بگیرد ، این بنگاه در مرحله اول مادر و اقوام حقیقی طفل را در اتخاذ تصمیم صحیح که

آیا از طفل دست بکشند یا خیر کمک و راهنمائی میکند. همچنین این بنگاه با استفاده از تجربه و

قضاوت خود می تواند زن و شوهری را که برای قبول فرزندخواندگی صلاحیت ندارند از اینکار منصرف

سازد . بعلاوه، این بنگاه در دوره آزمایشی ، طفل را در خانواده جدید مواظبت کرده تحت نظر میگیرد

تا اطمینان حاصل نماید که همه چیز بسر وفق مراد میباشد. بموجب مقررات بعضی از بنگاهها و

قوانین بعضی از دول . قبل از اینکه معامله فرزند خواندگی بصورت قبلی در آید ، گذراندن یک دوره

آزمایشی، لازم تشخیص داده شده است.طفل در چه سنی باید بفرزند خواندگی پذیرفته شود؟ بطور

کلی، هرچه طفل کوچکتر باشد بهتر است. زیرا پدر و مادر خوانده حس میکنند که پرستاری طفل را از

ابتدا خود بعهده دارند و می توانند عینه مانند فرزند خود بتدریج با او آشنا و مانوس گردند. ولی

بهرحال فرزندخواندگی بسیاری از اطفالی که در سنین بزرگتری بفرزندی پذیرفته شده اند نیز موفقیت

آمیز بوده است. آمیز بوده است.پدر خوانده و مادر خوانده معمولا نسبت بخصائل أرثی طفل و اینکه تا

چه حد آینده او را تحت تاثیر قرار خواهند داد نگران و کنجکاوند. هر چه ما بیشتر درباره پرورش

شخصیت افراد ، من جمله درجه هوش و ذکاوت آنها ، مطالعه میکنیم ، با وضوح و روشنی بیشتری

باین نکته متوجه میشویم که مهمترین عامل مؤثر محیطی است که طفل در آن رشد و نمو میکند ،

بخصوص عشق و محبتی که باز میشود و احساس تعلق خاطری که در آنجا کسب میکند. دلیلی در

دست نیست که ثابت کند که خصائل اجتماعی نامناسب و ناپسند از قبیل میگساری (الکلیسم)، فساد

اخلاق و هرزگی، انحرافات اخلاقی و ارتکاب خطا وشرارت، ارثی می باشد.بگذارید خود طفل بطور

طبیعی بفهمدآیا باید بفرزند خوانده گفته شود که او فرزند حقیقی نیست بلکه فرزند خوانده است و

تمام متخصصین و کارشناسان این فن متفقا معتقدند که طفل باید از این قضیه مطلع گردد . زیرا

هرقدر در اختفاء این راز سعی شود ، باز هم طفل محققا دیر یا زود، ، از شخص یا اشخاصی ، از این

قضیه مطلعخواهد شد . کشف ناگهانی و غیر منتظره این مطلب برای طفل بزرگتر و حتی برای شخص

بزرگ تقریبا همیشه بسیار وحشت انگیز و ناراحت کننده است ، اطلاع ناگهانی از این قضیه ممکن

است امنیت و آسایش خاطر او را تا چند سال مختل سازد . با فرض اینکه طفلی در طی سال اول

بفرزندخواندگی در آمده باشد، چه موقعی باید مطلب را باد گفت؟ افشای این راز و گفتن این خبر نباید

برای سن یا وقت معینی گذاشته شود. والدین باید از همان ابتدا گاهی این مطلب را بطور علنی در

مکالمات و مذاکرات با یکدیگر، باطفل و با سایر دوستان و آشنایان تذکر دهند. این ترتیب سبب می

شود که طفل در مراحل مختلف رشد و نمو و در موقعیت های خاصی که برایش بوجود میاید هر وقت

مسئله برای او جالب و قابل توجه شود سئوالاتی در این زمینه بنماید . طفل بتدریج که فهم و شعورش

بیشتر میشود، کم کم با معنی فرزندخواندگی، نیز آشنا میشود.اشتباه بعضی از پدر خوانده ها و مادر

خوانده ها در آنست که سعی میکنند مطلب را کاملا مخفی نگاه دارند، بالعکس اشتباه بعضی دیگر در

آنست که در گفتن و ابراز آن بیش از حد تاکید میکنند . اغلب پدر خوانده ها و مادر خوانده ها در

اوایل طبیعه احساس مسئولیت شدیدی می نمایند ، زیرا میخواهند پرستاری و تربیت طفل شخص

دیگری را که بر عهده آنها سپرده شده است بدون نقص و بحد کمال، خوب و صحیح انجام دهند. اگر

والدین دائما و بکرات و با تأکید بسیار بطفل یاد آوری نمایند که او فرزند خوانده آنها است. طفل

ممکن است از خود متحیر انه سؤال نماید : مگر فرزند خواندگی چه عیبی دارد ؟ ولی اگر آنها فرزند

خواندگی را بهمان سادگی و سهولتی که مثلا رنگ موی سر طفل را می پسندند بپذیرند ، الزامی برای

مخفی نگاه داشتن و یا اجباری برای تذکر و تأکید دائمی آن بطفل نخواهند داشت. والدین باید این

نکته را بخاطر بسپرند که شاید آنها والدین بسیار خوبی میباشند که در بنگاه اسکان اطفال، با قرار دادن

طفل نزد آنها بعنوان فرزند خوانده موافقت کرده است و طفل نیز شانس زیادی داشته که آنهارا پیدا

کرده است.فرض کنید پسر بچه سه سالهای مذاکرات مادرش را با دوست جدیدی در باره اینکه این

طفل دپسر خوانده، او است بشنود و از مادرش سئوال کند که مامان ! پسر خوانده چیست؟ مادر

ممکن است اینطور جواب بگوید که: «من از سالها قبل خیلی دلم میخواست پسر بچه ای میداشتم که

دوستش دارم و از او پرستاری و مراقبت کنم . باین جهت بیک بنگاه مراجعه کردم که در آنجا بچه های

زیادی وجود داشتند و من بخانم متصدی آنجا گفتم : (من پسر بچه ای میخواهم که رنگ موهای

سرش خرمائی ورنگ چشم هایش میشی باشد. این خانم رفت و پسر بچه ای برای من آورد که آن

بچه تو بودی و من بمحض اینکه تو را دیدم گفتم : آه ! این درست همان بچه ای است که من

میخواهم . من دلم می۔ خواهد این طفل را بعنوان پسر خوانده ام بمنزل ببرم و تا ابد از او پرستاری و

مراقبت کنم . و بدین ترتیب من تو را به منزل آوردم و پسر خوانده من شدی .، این طرز حرف زدن

بسیار خوب است زیرا نکات خوب و مثبت فرزند خواندگی را تأکید می کند، یعنی آنچه را که مادردلش

میخواست داشته باشد پیدا کرده است. شنیدن این سرگذشت، طفل را مشعوف و خوشحال میکند و

میل خواهد داشت آنرا مکرر و مکرر بشود. ولی وقتی طفل بسنین بین سه و چهار سالگی میرسد، مانند

اغلب اطفال، در درجه اول میل دارد بداند بچه ها از کجا می آیند . جواب این سوال در شمار شده

است و از همه مهمتر است که حقایق را برایش بیان کنید. منتها آنقدر ساده بگوئید که طفل سه ساله

بتواند آنرا بخوبی و بسهولت بفهمد ، اما وقتی مادر خوانده اش برای او ثمر به میکند که بچه ها در

داخل شکم مادر بوجود میایند . او متحیر میشود که چطور این کفنه أخبر مادر را با سر گذشت انتخاب

شدنش در آن بنگاه از میان بچه های دیگر ، تعلمین دهد. شاید در همین موقع ، یا شاید در ماههای

بعد ، او از مادرش سؤال خواهد کرد ۰۱ آبا من در داخل شکم تو بوجود آمده ام ؟ ، اینجا است که مادر

خوانده می تواند بسادگی و بدون تاکید بیان کند که او قبل از اینکه پسر خوانده اش بشود در داخل

شکم مادر دیگری بوجود آمده است. این مطالب باحتمال زیاد تا مدتی او را متحیر و متعجب خواهد

ساخت، ولی پس از چندی قضیه برایش روشن تر خواهد شد.بالاخره بندر یح سؤالات مشکل تری را

مطرح میکند که چرا مادر حقیقیش او را رها کرده و از او دست کشیده است . اگر بار بگوئید مادرش او

را نمی خواست، اعتماد طفل از امام مادرها سلب خواهد شد. هر دلیلی که ساختگی و جملی باشد،

ممکن است در آینده مطرد غیر مترقبه ای باعث ناراحتی او گردد. بنظر من بهترین و شاید نزدیکترین

جواب حقیقت باید این باشد که : « من نمیدانم چرا او نمی توانست از تو پرستاری و توجه نماید .

ولی مطمئنم که او تورا خیلی میخواست و دوستت میداشت . در مدتی که طفل راجع باین مطلب فکر

میکند . لازمست او را بغل کرده نوازش کنید و بار یاد آوری کنید که او برای همیشه متعلق بشما

خواهد بود.طفل با بی حس کند که کاملا متعلق بشما است. ترسی که فرزند خوانده را ممکن است

بطور سری و پنهانی آزار دهد آنست که اگر پدر خوانده و مادر خواندهاش تغییر عقیده بدهند و یا اگر

او بچه بدی باشد. آنها مانند والدین حقیقیش با او رفتار کرده او را رها کنند و از او دست بکشند. پدر

خوانده و مادر خوانده باید همیشه این نکته را بخاطر مسیر پدر و تعهد نمایند که هیچوقت و تحت

هیچ شرایطی اظهار با اشاره ای نکنند که وفکر رهاساختن طفل افتاده اند، زیرا فقط یک کلمه تهدید

آمیز، که ممکن است در یک لحظه عصبانیت با غفلت از دهان والدین بیرون آمده باشد. کافی است که

احساس اعتماد طفل را نسبت با ما برای همیشه دگر گون و مختل سازد. والدین باید باو بفهمانند که

او همیشه متعلق بانها است ، هن مبل دارم این نکته را هم تذکر دهم که صحیح نیست پدر خوانده و

مادر خوانده آنچنان از بابت أمنیت خاطر طفل نگران باشند که عشق و محبت خود را نسبت بار بیش

از حد لازم تاکید و اظهار دارند. اصولا تنها عاملی که امنیت و آسایش خاطر فرزند – خوانده را بهترین و

جوی تامین میکند عشق و محبت طبیعی والدین است که از صمیم قلب عماد ابراز گردد چه اظهار

عشق و محبت به تنهائی در صورتیکه با عمل توأم نباشد کافی نیست.

 

منبع 

  • Amir Hossein Adelpour
  • ۰
  • ۰

 سامانه نوبت دهی آنلاین دکتر احمد شاه فرهت

 



با توجه به شهرت و تخصص مثال زدنی دکتر احمد شاه فرهت در زمینه بیماری های کودکان و اطفال در مشهد و همینطور در کل کشور بسیاری از هموطنان و همشهری های عزیز که با مشکلات زیادی درگیر هستند برای گرفتن نوبت از این پزشک دچار مشکل میشوند.
 
در جهت رفع این مشکل دکتر احمد شاه فرهت و گروه کامپیوتری گهواره رایان یار تصمیم به راه اندازی سایت و اپلیکیشن گهوارک گرفتند و بحمدلله پس از راه اندازی این سامانه بسیاری از مشکلات هموطنان و همشریان عزیز در خصوص نوبت گیری از پزشکان حل میشود.

   گروه گهواره رایان یار با استفاده از تجربیات دکتر احمد شاه فرهت که از پزشک های به نام در کشور میباشد در جهت رفاه حال هموطنان امکانات مختلفی برای این سامانه در نظر گرفته است که در ادامه آنها را به شما را معرفی میکنیم

این امکانات عبارتند از:

 

  • نوبت دهی از پزشکان:

    به این صورت که شما با توجه به تخصص مورد نیاز خود پزشکان شهر خود را مشاهده میکنید و به راحتی با موبایل خود نوبت دریافت میکنید.

 

  • فروشگاه: گروه گهواره رایان یار برای رفاه حال هموطنان تعداد زیادی کالای کودک با بهترین کیفیت و قیمت مناسب تهیه کرده تا شما مشتریان گرامی به راحتی کالای مورد نیاز را برای کودک خود سفارش دهید.

 

  • مشاوره: در سایت و اپلیکیشن گهوارک شما میتوانید با توجه به تخصص مورد نیاز خود پزشکان متخصص در آن زمینه را مشاهده کنید و به آنها پیام دهید. از دیگر امکانت این بخش میتوان به امکان ارسال عکس، فایل، صدا را برای پزشک دارید و پزشک در اسرع وقت به شما پاسخ میدهد. 

 

  • پرسش و پاسخ: اگر سوالی در مورد نوزاد یا کودک خود دارید میتوانید بدون مراجعه به پزشک سوال خود را مطرح کنید تا پزشکان متخصصان در آن زمینه به شما پاسخ دهند. همینطور میتوانید پرسش هایی که قبلا پرسیده شده و پاسخ آنها داده شده مشاهده کنید شاید جواب خود را پیدا کنید. 

 

  • کودک من: میتوانید مشخصات کودک خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.

 

  • شارژ حساب کاربری یا کیف پول: این بخش برای رفاه حال شما طراحی شده تا یکبار حساب خود را شارژ کنید و تا مدتها از امکانات سامانه گهوارک استفاده کنید.

 

منبع 

  • Amir Hossein Adelpour
  • ۰
  • ۰

 7 ویژگی کودکان شاد

والدین به این موارد بسیار توجه می‌کنند، ولی آن‌قدر که باید و شاید به مسائلی که بچه‌ها را خوشحال می‌کند، توجه نشان نمی‌دهند.

زمانی دوران کودکی با بازی‌های بیرون از خانه، و بدون حضور موبایل و تبلت طی می‌شد. آن زمان، بچه‌ها بدون داشتن ابزار و وسیله‌‌ای خاص بازی می‌کردند، یاد می‌گرفتند و اجتماعی بار می‌آمدند؛ مهم‌تر از همه، خوشحال‌تر بودند.

این روزها زندگی‌ کاملا براساس برنامه‌‌ای مشخص پیش می‌رود. بچه‌ها باید در کلاس‌های مختلف شرکت کنند و حتی کاردستی‌هایشان نیز تکراری و محدود است. این روزها جای خالی بازی‌های آزادانه، خلاقیت‌ و انجام کارهای بدون برنامه بیشتر احساس می‌شود.

البته هنوز هم خیلی از بچه‌ها خوشحالند و در حیاط پشتی خانه‌شان، زندگی‌ای پر از هیجان و تازگی دارند. اما بسیاری نیز شاد نیستند و فقط دارند از یک برنامه پیروی می‌کنند و این واقعا مایه‌ی خجالت است، چون شادی حق همه‌ی بچه‌هاست.

چطور می‌توان شاد بود وقتی همیشه کارهای زیادی برای انجام دادن داریم؟ در ادامه‌ی این مقاله با هفت راز کودکان شاد آشنا می‌شوید.

 

۱کودکان شاد به‌موقع غذا می‌خورند

احتمالا با خود فکر می‌کنید این که کاری ندارد. باز هم فکر کنید. تا حالا آن‌قدر گرسنه شده‌اید که دل‌تان بخواهد جیغ بکشید؟ وقتی بچه‌ها خوراکی‌شان را از دست می‌دهند یا وقتی مجبورند دو ساعت صبر کنند تا وقت ناهار خانواده برسد، دقیقا همین حس را دارند.

تغذیه کودک در بازه‌های زمانی منظم باعث می‌شود مغز و بدن در حال رشد او به منبع غذایی کافی دسترسی داشته باشد و کودک بتواند گرسنگی‌‌اش را کنترل کند. وقتی بچه‌ها آرام و سیر هستند، بیشتر شادند.

 

۲برنامه‌ی خواب منظم دارند

خواب کودک هم نکته‌ی بسیار مهمی است. بله، بله، درست است خواباندن بعضی از بچه‌ها راحت‌تر است اما این مسئله نباید باعث شود اجازه بدهیم کودک هر زمان دلش خواست، بخوابد. بچه‌ها به خواب نیاز دارند و باید این موضوع را به آنها آموزش بدهیم. وقتی بچه‌ها خیلی خسته‌اند، بدعنق می‌شوند اما وقتی خوب استراحت کرده‌اند و آماده‌اند تا روز خوبی داشته باشند، خوشحال‌ترند. بنابراین «خواب» (و برنامه خواب منظم) را در اولویت قرار دهید.

 

۳بی‌برنامه بازی می‌کنند 

بازی کردن بدون برنامه‌ی قبلی، یکی دیگر از رازهای کودکان شاد است. به نظر می‌رسد هنر بدون برنامه بازی کردن یکی از کمبودهای این روزهاست. امروزه بچه‌ها سرشان با برنامه‌های مختلف شلوغ شده و محو اسباب‌بازی‌هایی هستند که به جای آنها بازی می‌کنند. بهتر است در برنامه‌ی شلوغ آنها تجدیدنظر کنید و زمانی را خالی بگذارید تا بتوانند با هم بازی کنند. بازی برای روح، خوب است.

 

۴اجازه‌ دارند احساسات‌شان را ابراز کنند

بچه‌ها هنگام عصبانیت فریاد می‌زنند. وقتی ناراحتند گریه می‌کنند. حتی وقتی نمی‌دانند چه احساسی دارند، پاها را به زمین می‌کوبند یا دور اتاق می‌دوند. جلوی آنها را نگیرید، زیرا به ابراز احساسات شان نیاز دارند. بزرگترها وقتی حال‌شان خوب نیست به یک دوست زنگ می‌زنند و خودشان را خالی می‌کنند ولی بچه‌ها قادر به انجام این کار نیستند. ساکت کردن و سرزنش آنها در جمع هیچ کمکی نمی‌کند. اجازه بدهید با روش خودشان، خودشان را تخلیه کنند و بعد به آنها پیشنهاد کمک بدهید. عصبانیت بچه‌ها شاید برای لحظاتی کوتاه شما را دستپاچه کند ولی بهتر از این است که به او اجازه ندهید احساساتش را بروز دهد و باعث شوید در درازمدت دچار مشکلاتی مثل اختلالات خوردن، افسردگی یا دیگر مسائل روحی شوند.

 

۵می‌توانند انتخاب کنند

بچه‌ها روی زندگی خود کنترل زیادی ندارند و این دیگران هستند که مرتب به آنها می‌گویند کجا بروند، چه کار بکنند و چه چیزی بخورند. اگر به آنها اجازه بدهید کمی کنترل اوضاع را به دست بگیرند، قدم بزرگی در شاد کردن‌شان برداشته‌اید. اجازه دهید خودشان لباس‌هایشان را انتخاب کنند. اجازه بدهید هفته‌ای یک‌بار انتخاب کنند که چه غذایی می‌خواهند بخورند. از آنها بپرسید دوست دارند به چه کلاسی بروند. به آنها فرصت تصمیم گیری بدهید و بعد ببینید چطور لبخند به صورت‌شان برمی‌گردد.

 

۶حس می‌کنند شما به حرف‌هایشان گوش می‌دهید

بچه‌ها حس و درک بالایی دارند. حتی کودکان نوپا هم متوجه می‌شوند که شما با جان و دل به آنها گوش می‌دهید یا حواس‌تان پرت است و بدون توجه به آنها جواب می‌دهید. وقتی بچه‌ها حس کنند والدین واقعا به آنها گوش می‌دهند، بیشتر احساس نزدیکی و صمیمیت می‌کنند. همین موضوع باعث افزایش اعتماد به نفس کودکان و شادی آنها می‌شود. پس وقتی بچه‌ها حرف می‌زنند به آنها گوش بدهید. این شیوه، بهترین راه برای ایجاد ارتباطی صمیمی و صادقانه با کودک است و باعث می‌شود او شادتر باشد.

 

۷کودکان شاد عشق بی‌قید و شرط را تجربه می‌کنند

بچه‌ها زیاد خراب‌کاری می‌کنند. به آنها می‌گویید روی مبل بالا و پایین نپرند ولی‌ گوش‌شان بدهکار نیست و به کارشان ادامه می‌دهند و بعد گریه می‌کنند. بچگی دوران آزمون و خطاست و آنها گاهی نیاز دارند چیزهای مختلفی را تجربه کنند. باید آنها را ببخشید و در هر صورت دوست‌شان داشته باشید.

وقتی بچه‌ها بفهمند والدین آنها را دوست دارند و هر اتفاقی که بیفتد از آنها پشتیبانی می‌کنند، کمتر خود را به دردسر می‌اندازند. با اعتماد به نفس بیشتری تصمیم می‌گیرند و می‌آموزند همه‌ی آدم‌ها ممکن است اشتباه کنند ولی همیشه می‌توانند اشتباه خود را اصلاح کنند.

وقتی بچه‌ها بدانند والدین‌شان در هر شرایطی کنارشان هستند، شادترند.

 

منبع 

  • Amir Hossein Adelpour
  • ۰
  • ۰

 تماشای تلویزیون کودکان را مدیریت کنیم

تلویزیون یکی از مهم‌ترین ابزار تعلیم و تربیت است و از آنجا که سنین کودکی و نوجوانی نیز حساس‌ترین سن تعلیم و تربیت محسوب می‌شود ، تماشای تلویزیون بر روح و روان آنها تاثیر می‌گذارد، اما والدین نباید کودک را آزاد بگذارند تا همه برنامه‌های تلویزیون را تماشا کند و در واقع باید این کار را به نحو مطلوب مدیریت کنند . 

آیا شما هم در مورد زمانی که کودکان برای تماشای برنامه‌های تلویزیون یا بازی‌های رایانه‌ای صرف می‌کنند نگران هستید؟

اگر چه بعضی از برنامه‌هایی که از تلویزیون پخش می‌کنند مفید و آموزنده است، اما برخی از برنامه‌ها برای کودک غیر مفید است و نیازی نیست که کودک آن برنامه‌ها را ببیند.

آیا می‌دانید تماشای بیش از حد برنامه‌های تلویزیون و بازی‌های رایانه‌ای چه تاثیراتی روی کودک دلبندتان می‌گذارد؟

 

اضافه‌وزن

کودکانی که بیش از دو ساعت تلویزیون تماشا می‌کنند یا مشغول بازی با رایانه می‌شوند، بتدریج دچار اضافه‌وزن شده و در نتیجه چاق می‌شوند.

 

بی‌نظمی در خواب

کودکانی که بیشتر وقت خود را صرف تماشای برنامه‌های تلویزیون یا بازی‌های رایانه‌ای می‌کنند، ترجیح می‌دهند تا دیر وقت بیدار بمانند و برنامه‌های تلویزیون را ببینند یا با رایانه بازی کنند. در نتیجه شب‌ها دیر به رختخواب می‌روند و دیر هم از خواب بیدار می‌شوند.

 

مشکلات اخلاقی

کودکانی که بیش از دو ساعت تلویزیون تماشا می‌کنند یا سرگرم بازی با رایانه می‌شوند، هم به لحاظ روحی- روانی و هم اخلاقی، بیشتر از کودکانی که بندرت تلویزیون تماشا می‌کنند، دچار مشکلات اخلاقی می‌شوند حتی ممکن است گستاخی کنند و بچه‌های دیگر را مورد آزار و اذیت قرار دهند. زیرا نمایش برخی فیلم‌های تلویزیون یا بازی‌های رایانه‌ای مناسب با سن آنها نیست.

 

افت تحصیلی

کودکانی که در اتاقشان تلویزیون یا رایانه دارند، تکالیف مدرسه خود را درست و کامل انجام نمی‌دهند، زیرا آنها بیشتر وقت خود را صرف دیدن برنامه‌های تلویزیون یا بازی‌های رایانه‌ای می‌کنند، در نتیجه دچار افت تحصیلی می‌شوند، اما کودکانی که در اتاقشان تلویزیون یا رایانه ندارند، تکالیف‌شان را بهتر و کامل‌تر انجام می‌دهند.

 

رفتارهای خشونت‌آمیز

کودکانی که فیلم‌های خشونت‌آمیز و محرک را در تلویزیون یا سینما و... تماشا می‌کنند، ممکن است تحت تاثیر این‌گونه فیلم‌ها قرار بگیرند و رفتارهای خشونت‌آمیزی از خود بروز بدهند.

البته در برخی از بازی‌های رایانه‌ای هم اعمال خشونت‌آمیز وجود دارد. در نتیجه دیدن این‌گونه فیلم‌ها و بازی‌ها، روح حساس و لطیف کودک را شدیدا تحریک کرده و کودک نیز باور می‌کند که اعمال خشونت‌آمیز، هم بخشی از زندگی است و هم راهکاری برای حل مشکلات.

با وجود این به والدین توصیه می‌کنیم که تحت هیچ عنوانی اجازه ندهند کودکشان فیلم‌ها یا بازی‌های خشونت‌آمیز تماشا کند.

 

کم‌شدن بازی‌های گروهی

کودکانی که بیش از حد برنامه‌های تلویزیون تماشا می‌کنند یا به طور پیوسته با رایانه بازی می‌کنند. ممکن است بندرت به بازی‌های جمعی یا فعالیت‌های گروهی روی آورند. چگونه می‌توانیم مدت زمان تماشای برنامه‌های تلویزیون یا بازی‌های رایانه‌ای را کم کنیم؟

 

خاموش‌ کردن تلویزیون

یکی از مهم‌ترین دلایلی که باعث می‌شود، تا کودک به دیدن برنامه‌های تلویزیون عادت کند این است که تلویزیون به طور شبانه‌روز روشن باشد. اگر به طور جدی تلویزیون تماشا نمی‌کنید بهتر است، آن را خاموش کنید.

کودکانی که در اتاقشان تلویزیون یا رایانه دارند، بیشتر از کودکان دیگر از تلویزیون یا رایانه استفاده می‌کنند. حتی ممکن است برنامه‌ها یا بازی‌هایی را ببینند که مناسب سن‌شان نیست. پس بهتر است تلویزیون یا رایانه را از اتاق کودکان خارج کنید.

 

هرگز جلوی تلویزیون غذا نخورید

هیچ‌گاه به کودکان اجازه ندهید هنگامی که تلویزیون روشن است غذا یا هر خوراکی دیگری را بخورند، زیرا ممکن است متوجه نشود که چقدر غذا خورده و دچار اضافه‌وزن شود یا ممکن است به دیدن برنامه‌های تلویزیون عادت کنند. بنابراین جلوی تلویزیون چیزی نخورید.

 

انجام تکالیف مدرسه

وقتی که بچه‌ها به مدرسه می‌روند زمان بیکاری آنها محدود می‌شود. پس هیچ‌گاه به بچه‌ها اجازه ندهید همه وقت خودشان را صرف تماشای تلویزیون یا بازی‌های رایانه‌ای بکنند.

بهتر است به آنها بگویید اول تکالیف‌شان را انجام بدهند بعد برنامه‌هایی را که مناسب سن‌شان است را تماشا کنند.

از دوران کودکی به بچه‌ها اجازه ندهید بیش از حد تلویزیون تماشا کنند، زیرا دوران کودکی حساس‌ترین دوران تعلیم و تربیت می‌باشد. کودکان را تشویق کنید بهجای این‌که به طور پیوسته تلویزیون تماشا کنند، کتاب بخوانند یا ورزش کنند یا با دوستان خود بازی کنند...

 

ارائه الگوی مناسب

بچه‌ها همیشه از پدر و مادرشان تقلید می‌کنند و آنها را الگوی رفتاری خود قرار می‌دهند. وقتی که والدین بیشتر وقت خود را صرف دیدن برنامه‌های تلویزیون می‌کنند، بچه‌ها هم از آنها تقلید کرده و بیشتر وقتشان را صرف تماشای تلویزیون می‌کنند.

 

جمع‌کردن تلویزیون و رایانه برای مدت کوتاهی

اگر دیدن برخی از برنامه‌های تلویزیون باعث اضطراب و نگرانی شما در خانواده شده است و نمی‌خواهید کودک برخی از برنامه‌ها را ببیند (مثل برنامه‌های خشونت‌آمیز) می‌توانید برای مدت کوتاهی تلویزیون یا رایانه را جمع کنید یا می‌توانید یک روز در هفته را برای کودکتان مشخص کنید تا برنامه‌هایی را که متناسب با سن خودش است ببیند. یا می‌توانید برای تلویزیون یا رایانه رمز بگذارید تا کودک نتواند هر برنامه‌ای را که خواست ببیند.

 

دیدن تلویزیون در حد معمول

تا جایی که امکان دارد به بچه‌ها اجازه ندهید تمام وقت خود را صرف دیدن برنامه‌های تلویزیون بکنند، بلکه یک‌بار هم برنامه‌ریزی کنید، بچه‌ها را به سینما یا تئاتر ببرید یا یک زمان خاصی را برای کودک مشخص کنید تا برنامه‌هایی که مناسب سن خودش است را ببیند.

والدین بهتر است به جای عصبانی‌شدن و کانال عوض‌کردن سعی کنند، از برنامه‌های تلویزیون که در طول هفته پخش می‌شود فهرستی را تهیه کنند، سپس برنامه‌هایی که مناسب با سن کودک است را انتخاب کنند و به دیوار اتاق‌اش بزنند تا کودک بداند چه زمانی می‌تواند تلویزیون ببیند. البته برای این‌که بدانید کودک چه برنامه‌ای را می‌تواند ببیند، با یک مشاور صحبت کنید.

 

با بچه‌ها تلویزیون تماشا کنید

خوب است که والدین با بچه‌ها تلویزیون تماشا کنند و سپس درباره اتفاقاتی که در فیلم افتاده است با کودک صحبت و نظر او را جویا شوند.

برنامه‌های تلویزیون را ضبط کنید و بعد به اتفاق بچه‌ها تماشا کنید از این طریق شما می‌توانید فیلم را عقب جلو کنید یا زمانی که می‌خواهید درباره موضوع یا صحنه‌ای از فیلم صحبت کنید دکمه متوقف را بزنید و با کودک درباره آن موضوع یا صحنه صحبت کنید. مثلا درباره ارزش‌های خانواده یا این‌که خشونت کار بدی است.

 

 

منبع 

  • Amir Hossein Adelpour
  • ۰
  • ۰

 10 خوراکی ممنوعه برای کودکان زیر یکسال

 

نوع تغذیه نوزاد یکی از مهمترین مشکلات یک مادر است و خانم هایی که مادر شده اند باید بداند چه خوردنی هایی را به نوزاد خود بدهد و چه غذاهایی را ندهد، در زیر با خوردنی هایی آشنا میشوید که هرگز نباید به نوزادتان بدهید.

 

سفیده تخم مرغ ممنوع:

سفیده تخم مرغ یکی از منابع غنی پروتئین است و مزایای فراوانی دارد، اما برای کودکانی که کمتر از یک سال دارند ممکن است خطرناک باشد. باکتری‌های موجود در سفیده تخم مرغ ممکن است باعث ناراحتی معده و تحریک دیگر مشکلات در کودک شود.

 

کره بادام زمینی ممنوع:

کره بادام زمینی سرشار از پتاسیم، پروتئین و فیبر است. با این حال چسبندگی آن می‌تواند باعث رسوبات و مشکلات دهان و دندان برای کودک شود.

 

سبزیجات خام ندهید:

سبزیجات منبع غنی مواد مغذی هستند و استفاده از آنها مانع بروز بسیاری از بیماری‌های مزمن می‌شود. با این حال، سبزیجاتی مانند هویج می‌توانند باعث خفگی کودک شوند، و باید از آنها پرهیز کرد.

 

آجیل های کامل خطرناک است:

آجیل‌ها سرشار از فیبر، ویتامین E، و ال آرژینین هستند. با این حال اندازه آجیل‌ها می‌تواند باعث انسداد مری، و در نهایت خفگی کودک شود. بنابراین هیچ نوع آجیل کاملی به کودک خود ندهید. (می توانید آجیل را پودر کنید)

غذاهای کنسرو شده جزو غذاهای نیز خطرناک هستند:

خوردن غذاهای کنسرو شده شاید راحت باشد اما برای کودک بسیار خطرناک است. ممکن است کودک دچار عفونت بوتولیسم یا دیگر باکتری‌ها شود.

 

ماهی جیوه دارد و ممکن است آلرژی بدهد:

ماهی برای پوست، قلب، و موی یک فرد بالغ مفید است. با این حال، ماهی می‌تواند باعث تحریک آلرژی و آثار منفی روی کودکان شود. غذاهای دریای که مقدار بالایی جیوه دارند نیز برای سلامت کودک بسیار خطرناک هستند. دقیقتر بگوییم؛ ماهی هایی مانند میگو، خرچنگ و حلزون محرکی برای واکنش های آلرژیک در کودکان زیر یک سال هستند. شمشیر ماهی، ماهی تن و ماهی خال خالی دارای مقدار زیادی جیوه هستند که حی بهتر است بزرگ سالان نیز آن را نخورند.

 

عسل ممنوع:

عسل یکی از قدیمی ترین و شناخته شده ترین شیرین‌کننده‌های طبیعی است. و در سال های اخیر به عنوان یک شیرین کننده ی طبیعی طرفداران زیادی یافته است. مهم نیست تا چه حد به خواص درمانی عسل معتقد هستید، این غذا برای کودک خطرناک است. عسل حاوی اسپور و دیگر مواردی است که می‌تواند باعث ایجاد عفونت در کودک شود. عسل نباید به کودکان زیر یک سال داده شود زیرا عسل ممکن است دارای تخم باکتری هایی باشد که می توانند باعث مسمومیت غذایی حاد در کودکان شود. مسمومیت غذایی ممکن است یبوست، کم آبی و بی حالی کودک شود.

 

آبمیوه مواد نگهدارنده دارد:

آبمیوه سرشار از مزیت برای سلامتی است، و مزه‌اش نیز عالی است. با این حال آبمیوه به خصوص نوع بسته‌بندی شده‌اش حاوی مواد نگه‌دارنده‌ای است که سیستم گوارش کودک قادر به هضم آنها نیست. پس به کودک خود آبمیوه ندهید، و قبل از وارد کردن آبمیوه طبیعی به برنامه غذایی کودک حتما با پزشک هماهنگ کنید. باید بدانید آب میوه قند زیادی دارد و خاصیت آن به هیچ عنوان بیشتر از میوه های تازه نیست. بعلاوه هضم آب میوه های زیادی برای معده ی کودک سخت هستند و خودداری از آن ها زیاد سخت نیست.

 

شیر کامل تا 12 ماه ندهید:

به شکل طبیعی کودک با خوردن شیر هیچ مشکلی ندارد چون خود شیرخوار است. اما شیر گاو با آن همه پروتئین و مواد معدنی که دارد برای کودکان زیر 12 ماه مناسب نیست.

 

هضم شیر گاو مشکل است:

کودکان زیر یک سال برای هضم شیر گاو و سفیده ی تخم مرغ اغلب مشکل دارند. این مواد می توانند باعث مشکل معده و حتی اگزما شوند. البته متخصصان می گویند محصولات تهیه شده از شیر گاو می توانند به نوزادان زیر یک سال داده شوند، مانند ماست و پنیر.

 

غذاهای غیرپاستوریزه
همه ی خوراکی های غیرپاستوریزه ای که در دوران بارداری کنار گذاشته بودید را به یاد دارید؟ حالا هم باید آن ها را از کودک خود دور کنید زیرا دارای باکتری هایی هستند که می تواند برای او بسیار مضر باشد. برچسب روی محصولات غذایی را بخوانید. فرایند پاستوریزه کردن باکتری های مضر غذا را با حرارت و بدون از بین بردن خاصیت غذایی آن از بین می برد. خوراکی های غیر پاستوریزه ای دارای باکتری هایی هستند که می تواند برای کودکان بسیار مضر باشد.

 

منبع 

  • Amir Hossein Adelpour
  • ۰
  • ۰

 تقویت حافظه کودکان با استفاده از روش های کاربردی

 

کودکان و آینده آنها برای ما همیشه حائز اهمیت بوده است. خصوصا وقتی صحبت از عملکرد مغز و حافظه آنها می شود، اهمیت موضوع برای ما افزایش می یابد. اما اگر کودک شما در حفظ مطالب و یادگیری آنها مشکل دارد، شما تاکنون کدام راههای تقویت حافظه کودکان را امتحان کرده اید؟
چقدر با این روش ها آشنا هستید و یا از آنها استفاده می کنید؟  در این مقاله سعی می کنیم تا شما را با تعدادی از مهمترین و بهترین روش های تقویت حافظه کودکان آشنا کنیم، تا دیگر نگرانی در مورد حافظه فرزندانتان نداشته باشید.

 

 

تقویت حافظه کودکان به کمک مواد غذایی

 مواد غذایی همیشه در سلامتی ما اهمیت ویژه ای دارند. مواد غذایی همچنین می توانند مانند یک دارو موجب بهبود و یا تضعیف عملکرد ارگانهای داخلی بدن ما نیز شوند. از این رو دانستن اینکه کدام مواد غذایی برای تقویت حافظه کودکانمان مفید است، می تواند به ما در بهبود این موضوع کمک بسیاری کند. استفاده از مغز ها و آجیل ها مثل گردو، میتواند برای تقویت حافظه فرزندان شما مفید باشد. همچنین مصرف مداوم ماهی و سبزیجات حاوی آنتی اکسیدان ها و کاهش میزان مصرف غذاهای پرچرب و شور مثل فست فود ها، تا حد بسیاری برای سلامت مغز کودکان و عملکرد حافظه آنها مهم است.

 

تقویت حافظه کودکان به کمک تمرین های ذهنی

تمرین های ذهنی همواره بهترین روش برای تقویت حافظه بوده و هستند. اما برای استفاده از آنها، ابتدا باید بدانیم که کدام تمرینات برای کودکان مناسب است. ما اینجا 4 تمرین مهم را که به شما و فرزندتان کمک میکنند تا حافظه بهتری داشته باشد معرفی میکنیم:

 

تصویر سازی را به او بیاموزید

همانطور که پیشتر هم گفتیم، تصویرسازی یکی از ارکان مهم تقویت حافظه، بخصوص در کودکان است. ذهن کودکان بسیار بیشتر از ما به تصاویر علاقه دارد و آنها را به خاطر می سپارد. برای اینکه کودک بتواند به راحتی تصویرسازی کند، میتوانید مطالب را به شکل یک داستان درآورده و برای او نقل کنیم. همزمان باید از کودکمان بخواهیم که داستان را در ذهنش تجسم کند. اینکار کمک میکند تا مطالب که به صورت داستان و تصاویر در آمده اند، به خوبی در درون حافظه کودک ثبت شوند. می توانید پس از مدتی که کودک در ساخت تصاویر تبحر پیدا کرد، از او بخواهید تا داستان مربوط به آنرا نیز خودش بسازد.

 

از رنگ های بیشتری استفاده کنید

همانطور که گفته شد، حافظه تصویری کودکان حتی از بزرگسالان نیز قویتر است. پس استفاده از رنگ های مختلف در هنگام یادداشت کردن مطالب و یا نت برداری کردن، میتواند به آنها کمک کند تا همه چیز به راحتی درون حافظه آنها قرار بگیرد. چیزی که رنگها را به یک عامل مهم برای تقویت حافظه تبدیل می کند، این نکته است که مغز ما به راحتی مطالبی را که با رنگهای متفاوت دیده و یاد گرفتته ایم از سایر مطالب و همچنین از یکدیگر تمایز می دهد. این ویژگی باعث می شود که این مطالب براحتی از فیلتر مغز ما عبور کنند و یادگیری و بخاطر سپردن این مطالب بسیار آسان تر باشد.

 

یادگیری را جذاب کنید

کودکان زمانی که نسبت به یک موضوع علاقه و ذوق بیشتری داشته باشند، آن را راحتتر و بهتر می آموزند. برای همین ما به شما توصیه می کنیم که یادگیری را برای کودکتان جذاب تر و شاداب تر کنید.
با توجه به علایق و سلایق کودک، شما می توانید مطالب را با آهنگ و قافیه و شعر برای او توضیح دهید و به او آموزش دهید تا آنها را به همین شکل با خاطر بسپارد. سعی کنید برای مطالب را در قالبی سرگرم کننده و مثل شعر و بازی به کودکتان آموزش دهید. برای مثال می توانید با او معلم و شاگرد بازی کنید.
در طول این بازی مدام جایتان را با کودک عوض کنید و از او بخواهید که حالا معلم شما شده و به شما چیزهایی که یاد گرفته را آموزش دهد. این کار علاوه بر سرگرم کردن کودک، به ثبت مطالب در حافظه او کمک میکند.

 

از کودک بخواهید تا نظراتش را بیان کند

معروف است که سقراط هیچگاه در کلاس هایش چیزی تدریس نمی کرده و تنها از دانش آموزانش سوال می کرده است. قاعدتا نه شما سقراط هستید و نه کودکانتان در کلاس فلسفه. اما سوال پرسیدن از کودک و نظر او را خواستن، بدون شک یک راه مهم برای تقویت حافظه اوست. اینکار علاوه بر سنجیدن اینکه
کودک ما تا چه میزان مطالب را یاد گرفته، به کودک کمک می کند تا روحیه کنجکاوی و قدرت درک خود را نیز به طور ناخودآگاه به چالش بکشید و آنرا تقویت کند. 
بد نیست بدانید کودکان کنجکاو در درک و فهمیدن مسائل مختلف بسیار بهتر از سایر کودکان 
عمل میکنند.

 

تقویت حافظه کودکان به روش های دیگر

علاوه بر روش هایی که ذکر شد، شما می توانید از بازی های فکری مثل پازل ها، شطرنج یا سودوکو (با توجه به گروه سنی کودک) نیز استفاده کنید. ارتباط برقرار کردن بین مطالب جدید با چیزهایی که کودک از پیش یاد گرفته هم یکی از روش های بسیار کاربردی و موثر است. کودکان مهمترین و بهترین سرمایه برای داشتن فردایی بهتر هستند. بکوشیم تا با تعلیم دادن آنها، آینده ای درخشان برای خود و کشور خود بسازیم.

 

منبع 

  • Amir Hossein Adelpour