رشد چیست؟
رشد عبارت است از زنجیرهای از تغییرات جسمی، اجتماعی و شخصیتی که بهمرور زمان روی میدهد. مبحث رشد کودک نیز عبارت است از بررسی علمی این تغییرات در دوران کودکی. همه این فرایند رشد را سپری میکنیم بسیاری از جنبههایش قابل پیشبینی است. کودک پیش از راه رفتن نشستن را میآموزد و پیش از دویدن، راه رفتن را. همین پیشبینی پذیری امکان مطالعه علمی رشد را محیا میکند. اما درون این پیشبینی پذیری، فردیت هم هست. کودک معمولی یک افسانه است. برای هر کودک اتفاقات خاصی میافتد و کودکان یک اتفاق مشخص را به شیوههای متفاوتی تجربه میکنند. برخی از کودکان رشد سریع و چشمگیری دارند و برخی دیگر بهتدریج رشد میکنند. هر کودکی در عین مشابهت یا کودکان دیگر، یک انسان بیهمتاست.
ماهیت رشد
برای درک بهتر از ماهیت رشد، باید روند روبهجلوی برخورد کودکان با مسائل و مفاهیم را بررسی کنیم. برای مثال هرچه کودکمان بزرگتر میشوند، تغییرات بیشتری در برداشتهایشان از دوستی و دوستیابی ایجاد میشود. در دوران خردسالی، تمایل به بازی یا مجاورت فیزیکی دوستی هارا تعریف و تعیین میکند. کودکان چهارساله دوستیها را بر مبنای دوست خود تعیین میکنند. برای کودکان دوست کسی است که همبازی آنها باشد. در مهرومومهای نخست دبستان، کمک کردن و شراکت و دادوستد مبنای دوستیهای کودکان قرار میگیرد. البته آنها در این میان منفعت شخصی خود را در نظر دارند نه منفعت طرف مقابل را. اما در مهرومومهای آخر دبستان نقطه نظرات دیگری در این مورد پیدا میکنند و کسی را دوست خود میدانند که بتواند با او اوقات خوشی را سپری کنند و مشکلات مشابه داشته باشند. در این دوران آنها نیازهای مادی و احساسات خود را باهم به نمایش میگذارند. اما حس حسادت و تملک هم دارند. در مرحله پایانی نیز، دوستی مستلزم مشارکت متقابل و اعتماد است که بندرت پیش از نوجوانی مطرح میشود. در اینجا تحول مفهوم دوستی نزد کودک را بررسی کردیم و دیدیم که این تغییرات ظاهراً یک نظم و مسیر قابل پیشبینی دارند. اما نکته غیرقابلپیشبینی این است که دقیقاً نمیدانیم کودکان در کدام مرحله سنی هر یک از این برداشتها را دارند. برخی از کودکان در مقایسه با دیگران پیشرفتهترند. اگرچه با کسب اطلاعات در مورد نظرگاههای کودکان در مورد دوستانشان میتوانیم سیر پیشرفت برداشت آنان در مورد دوستی را بفهمیم. اما نمیتوانیم بگوییم دقیقاً هر مفهوم و برداشت جدید در مورد دوستی در کدام مقطع سنی ایجاد میشود.
اقسام تغییر
بهطورکلی تغییرات رشدی به دو گروه تقسیم میشود: تغییرات کمی و تغییرات کیفی. تغییرات کمی تغییراتی هستند که در مقادیر، تعداد و اندازهها روی میدهند. اینگونه تغییرات را برای مثال با کمک واحدهای اندازهگیری پوند و اینچ میتوان اندازه گرفت. هر تغییری که شامل افزایش یا کاهش یک خصیصه باشد، تغییر کمّی محسوب میشود. اما تغییرات کیفی یعنی؛ تغییرات فرایندی، کارکردی، ساختاری و یا سازمانی. سیر تحول برداشت کودکان در مورد دوستی نمونهای از تغییرات کیفی است. مقدار این تحول را نمیتوان دقیق مشخص کرد فقط میتوان تفاوت را نشان داد. کودکان خردسال برخلاف کودکان بزرگتر مسائل را دستهبندی نمیکنند.
تجارب اوّلیه کودک چقدر مهم است؟
ضربالمثلی قدیمی میگوید؛ کودک پدر انسان است. کودکانی که تحت مراقبتهای هیجانی کافی قرار نمیگیرند، الگوهای رفتاری نا بهنجاری نشان میدهند و بعدها کارکردهای اجتماعی و هیجانی محدودی خواهند داشت. برای مثال بین وضعیت روانشناختی تروریستها و دوران کودکی آنها که توأم با ناامیدی، خشم و الگوهای خشن است رابطهای وجود دارد. تروریستها فقط با عضویت در گروههای تروریستی کارایی خود را نشان میدهند. در ضمن حدوداً نیمی از تروریستهای موردبررسی در دوران کودکی خود یک بیماری خطرناک داشتهاند که عده معدودی در فرهنگ آنها میتوانستهاند از آن بیماری جان سالم به در ببرند. همین قضیه هم باعث میشود خطر مرگ را در دوران بزرگسالی نادیده بگیرند.
نفع شخصی
اکثر انسانها ازدواج میکنند و بچهدار میشوند. شناخت بیشتر کودکان باعث میشود مشکلات و ظرفیتهای کودکان را بیشتر بشناسیم و به والدین اجازه میدهد از تربیت فرزندان خود بیشتر لذت ببرند. برای مثال والدین با پی بردن به سیر رشد شناختی کودکان میتوانند بفهمند چرا فرزندشان از فلان بازی لذت میبرد. درعینحال والدین با پی بردن به جایگاه فعلی فرزند خود، میتوانند به او کمک کنند. والدین با کسب اطلاعات در مورد مهارتهای لازم برای روخوانی میتوانند مناسبترین زمان را برای آموزش روخوانی به فرزندشان تشخیص بدهند. درعینحال میتوانند علائم هشداردهنده را بیابند و اقدامات اصلاحی مناسبی را به اجرا گذارند.
مشاغل مرتبط با کودکان
تمام کسانی که با کودکان سروکار دارند یعنی معلمان، متخصصان بهداشت روانی، پرستاران و ... باید اطلاعاتی در مورد رشد کودک داشته باشند. آنها خیلی به روانشناسی رشد کودک احتیاج دارند. برای مثال اگر معلمان بدانند که نحوه ارائه سؤال تأثیر زیادی بر نحوه پاسخدهی دانش آموزان میگذارد، دیگر بسیاری از ناکامیها و شکستها روی نخواهد داد. پرستاران هم باید راه و رسم ارتباط با کودکان را در شرایط بحرانی و نحوه بیان این اتفاقات برای کودکان را بدانند. آن دسته از متخصصان تغذیه نیز که با فرایندهای فکری کودکان آشنایی دارند از راهبردهای بهتری برای تشویق کودکان به رعایت رژیمهای غذایی استفاده میکنند.
- ۰۰/۰۴/۱۶